۱۶.۵.۸۶

چرا مسلمان نیستم؟


دوستان عزیز بنده یکی کسانی که از مذهب روی برگرداده هستم و اینجانب فعالیتهای ضد مذهبی خود را رسما و به صورت وبلوگ و از طریق فعالیت اینترنتی از سال گذشته آغاز کرده ام.
با وجود اینکه من هنوز جوان هستم اما اسلام را با تجربیات زندگی شناخته ام، در طول زندگی در جامعه اسلامی به این نتیجه رسیده ام که دین و مذهب انسان را دوچهره میسازد .
دوستان در کشور ما امروز جمهوری اسلامی بر سر کار است و هدف ما مبارزه با جمهوری اسلامی و یا به عبارت دیگر سرنگونی اسلام سیاسی نه فقط در ایران بلکه در تمام این کره خاکی است . ما مبارزه میکنیم تا بربریت را که امروز در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر حاکم است به وسیله انقلابی سوسیالیستی ریشه کن کرده و دولتی سکولار و آزاد را به جهانی معرفی کنیم. حال در مقابل این رژیم مذهبی که افکار 1400 سال قبل را میخواهد امروز با زور و فشار به خورد مردم بدهد چه باید کرد . آیا باید نشست و این تجاوزات به بشریت و جامه ای بشری را نگاه کرد و چشم بر روی آنها بست ؟
نه. امروز باید در مقابل جمهوری اسلامی صف کشید و مخالفت خود را با این سیستم و مذهب به صورت علنی و اشکارا به گوش جهانیان رساند. ما اگر میخواهیم که مبارزات ما مفید باشد باید مبارزات خود را دنبال کنیم تا لرزه بر اندام این قدرت طلبان که خود را نماینده اسلام و خدا در کره زمین مینامد بیاندازیم. اسلام مذهبی است که از بدو تولدش تا امروز همیشه خود را به زور شمشیر و متوسل شدن به جنایت نگاه داشته و این به این دلیل است که اسلام دین و آئین روز است و در آن هیچ منطقی حکم نمیکند . اسلام دینی است که جنایت موجود را با قوانین خود دامن میزند و مشکلات جامعه را چند برابر میکند و انسانها را دورو و ریا کار بار میاورد. اسلام دینی است که اساس آن بر مبنای سنگسار، قتل، قصاص، قطع کردن دست و پا، به رسمیت نشناختن حقوق زن و مرد و هزاران مشکل دیگر گذاشته شده است. نمیتواند کمکی به جامه ای امروز بشری بکند و یا به عبارت دیگر دین جواب گوی مشکلات امروز جامعه بشری نیست . پس با این شرایط تا جایی که میتوان بابد چهره اسلام را به جهانیان نشان داد تا مبارزات مردمی تر و پر رنگ تر شود . . .