۱۷.۱۲.۸۶

چو ایران نباشد تن من مباد

تازشها به تمدنها آغاز شد



جدا از اينکه تمدنها و سرزمينهای ديگر مورد هجوم و تازش قرار گرفت تجاوز به دختران و زنان نيز در مراحل مختلف دنبال شد از قادسيه نخست در هنگام خلافت عمر تا تازش صدام حسين که هم سرزمين ما ويران شد و هم مردم قتل عام شدند و نيز به بانوان و نواميس ما تجاوز شد اين تجاوز تا محاصره کمپ حجاج ايرانی در عربستان سعودی هنگاميکه آقای خمينی دستور تظاهرات را داده بود ادامه يافت و تا به امروز که دختان رعنای ما در سرزمينهای تازی تن فروشی ميکنند اين گونه تجاوزات ادامه دارد
يا ميبايست دين جديد را پذيرفت و يا کشته ميشد
اما اگر دارايی و سرمايه ای در ميان بود، با پرداخت «جزيه» آدمی ميتوانست جانش را حفظ کند و با پرداخت مبالغ هنگفت و نجومی، برخی از خانواده های ثروتمند ايرانی توانستند درجه سيادت و آقايی را برای خودشان بخرند و به عنوان سيد «زاده تازيان» بر ديگر شهروندان و مسلمانان برتری داشته باشند.
هر چند بخشی ديگر از سادات و سيدها، تازی زاده بوده اند!
تازيان در آميزش با ايرانيان سيادت را به فرزندانشان منتقل کرده اند.
در شرايطی که مردم ايران زير فشار پذيرش دين و انديشه ای بودند که از شبه جزيره عربی به آنها تحميل شده بود، بسياری از ايرانيان پاک تبار و انديشمند بر آن شدند تا برای حفظ فرزندان و تبار و جانشان به ظاهر نام و شيوه ای اسلامی داشته باشند، اما در خانه و جمع خويشان مورد اعتماد بر باور کهن اوستايی و زرتشتی خويش پايدار باشند.
ايرانيان بيشماری چنين شرايط و احوالی داشتند و دارند.
امروزه در آستانه هزاره سوم ميلادی و هفتادويکم ميترايی با شرايط ويژه ای که در جهان پديد آمده است، ارتباطات و پيوندها و دستيابی به اطلاعاعات و آگاهيها را آسان نموده و از سويی روزبروز خشونت طلبی و برتری طلبی برخی از اديان و ايدئولوژيها، قتل و کشتارها، آزار و شکنجها بنام دين و انديشه توسط مجامع آزاد جهانی محکوم شده و ميشودو قدرتهای متمدن و انسانهای آزاده از حق گزينش و آزادی انديشه و آئين مردم جهان پشتيبانی ميکنند و از سوی ديگر وابسته به انديشه ها و اديان سياسی خشونت طلب صحراگردان و برخورداربودن از نامهای تازی موجب تبعيض و تحريمهای مردم در سراسر جهان متمدن شده و ميشود، بگونه ايکه ميليونها مسلمان در پی فاجعه يازدهم سپتامبر از شغلهای خود اخراج و بيکار شده اند ... ايرانيان پاکنهاد و نيک انديش، خويشتنداری قرنها را رها کرده و علنا وابستگی خود را به آئين کهن اهورائی، زرتشتی، مهری و ميترائی با سربلندی و افتخار اعلام ميکنند. شايان يادآوريست که بر اساس آيه ۵۲ قرآن در سوره حج، آئين مجوسی که شامل: بودائی، زرتشتی، مانوی، مزدکی، مهری و ميترائی ميشود، دين يکتاپرست و کتابدار اوستا شناسائی شده و هيچکس در هيچيک از کشورهای اسلامی اجازه مزاحمت و آزار پيروان آن آئينها را ندارد!
بدينرو ما: «همبستگی فرهنگ جهانی اوستا- زرتشت » تمامی کسانيکه خود به پذيرش آئين اوستا اعتراف نموده و مواد دوازده گانه را بپذيرند را با آغوش باز پذيرا شده و آنانرا اوستائی زرتشتی شناخته و کارت هويتی آنها را با نامی که خود گزينش خواهند کرد، صادر خواهيم نمود.
گروه پژوهش ما آماده همکاری با تمامی آرياييانی است که از ريشه و بنيان هويت خويش آگاه نيستند، گروه شجره شناسی و آزمون انديشه ای ما اوضاع و احوال و شرايط تمامی درخواست کنندگان را بررسی ميکند





من آريائيم از نسل آفتاب از شهد ماهتاب



آيينی که نه حديث و روايتی در شک و جهل و بی خردی دارد و نه مقيدات و شرعياتی دست و پا گير و خدايش جزعشق و مهر و دوستی نيست و پيامبرش تو هستی و فرزندان تو و در سه کلمه نيکی در پندار و گفتار و کردار و دوازده فرمان خلاصه ميشود
مهربان ياران با سرفرازی و افتخار به جهانيان بگوئيد که اوستايی وزرتشتی هستيداز ايران رنگارنگ و عراق و اسرائيل و افغانستان و تاجيکستان تا کردستان بزرگ و سرسبز و آتورپات و سيستان و بلوچستان سوخته تا ارمنستان و ديگر ستانهای جهان تا اروپا و آفريقا و آمريکا و چين ما اوستايی وزرتشتی هستيم بس است تقيه و خويشتنداری و همرنگ جماعت خشن و نادان و خودپسند شدن سالها پس از درگذشت پيامبر اسلام، تازيان که در هنگامه وجود پيامبرشان توانسته بودند بر تمامی قبايل و روستاهای شبه جزيره عربی چيره شوند، بر آن شدند تا با يورش به کشورهای همسايه، قدرت و ثروتشان را افزايش دهند. همچنين آنان به پيامبر قدرت و وحدت آفرينشان در لحظات پايانی زندگيش ارج و احترامی نگذاشتند. آنگاه که او در بستر مرگ از خويشان و يارانش خواست تا برايش برگی و قلمی بياورند تا او سفارش و وصيت خود را بنويسد، يارانش گفتند که او ديوانه شده و هذيان ميگويد. همچنين وقتيکه از جهان رفت، همه پيروانش پيکر او را رها کرده و به جنگ و دعوای خلافت او سرگرم شدند و برای دفنش کسی جز داماد و دخترش نبود. اين بی مهری تازيان گريبان شخصيتی را گرفته بود که همه داشت و نداشت تازيان از او آمده بود