*اين بار 9 نفر را اعدام کردند ..اعدام های دسته جمعی پاسخ رژيم بحران زده جمهوری اسلامی به بحران عدم کنترل در حوزه اجتماعی و امنيتی است, ادامه سياست ارعاب و وحشت آفرينی, و ترويج خوی انتقام جويی کورکورانه در جامعه است...
روشنگری: دستگاه قضايی رژيم اسلامی که ماشين آدمکشی و جنايت دولتی است يک بار ديگر به کار افتاد و اين بار 9 نفر را اعدام کردند تا جمهوری اسلامی اگر در همه زمينه ها معادل واپس ماندگی, فقر, تباهی و قهقراست, حداقل در حوزه اعدام صدرنشين جدول بماند. اعدام های جنايتکارانه دسته جمعی پاسخ رژيم بحران زده جمهوری اسلامی به بحران عدم کنترل در حوزه اجتماعی و امنيتی است که ريشه در موجوديت خود رژيم دارد. اين اعدام ها ادامه سياست ارعاب و وحشت آفرينی است. جمهوری اسلامی با دست زدن به اين اعدام ها تنها خوی انتقام جويی کورکورانه را در جامعه تقويت می کند. اين اعدام ها چنان چه از جزئيات فشرده مربوط به پرونده های هر يک در گزارش زير از روزنامه اعتماد می توان ديد, زمينه های بروز قتل هايی از اين دست را از بين نمی برد, تنها دست خون آلود مجرم اصلی يعنی جمهوری اسلامی را نشان می دهد. در جامعه ای که تشنه پيشرفت و اشتغال به مثابه زيربنای بازسازی و تقويت همبستگی اجتماعی درآميخته با کارزار گسترده فرهنگی و روشنگری در زمينه هنجارها و رفتارهای اجتماعی برای کاهش زمينه های بزه کاری, جرم و جنايت ازسوی نهادهای پرتوان مستقل در حوزه مدنی است, رژيم جمهوری اسلامی از تنها دری که می روزد قتل و امحای فيزيکی قربانيان است و بقايش مايه ادامه فقر و فلاکت و بيکاری و آسيب های اجتماعی هزارتوی مرتبط با آن. مشروح گزارش اعدام ها: اعتماد:قضات دايره اجراى احکام دادسراى امور جنايى تهران روز گذشته چهار ساعت زودتر از هميشه کار روزانه خود را آغاز کردند و طبق روال چهارشنبه هاى پايان هر ماه پيش از حضور در دفتر کار خود در خيابان 12 فروردين به زندان اوين رفتند تا طبق فهرستى که در اختيار داشتند تشريفات قانونى اعدام 10 زن و مرد قاتل را برگزار کنند. به گزارش خبرنگار ما زنى به نام فاخته و 9 مرد به نام هاى مرتضي، حميد، محمدرضا، بابک، صديق، کيان، بهزاد، حسين و منصور 10 نفرى بودند که سحرگاه ديروز در صف مرگ ايستادند و آخرين وصيت خود را مطرح کردند. از اين تعداد فقط يکى از آنها توانست با جلب رضايت اولياى دم به بند قاتلان بازگردد و با اميد بيشترى سال هاى زندان را پشت سر بگذارد. اعدام فاخته فاخته- تنها زن اعدامى ديروز- از دى ماه سال 80 در زندان به سر مى برد. شمارش معکوس زندگى اين زن که از شش سال پيش تاکنون زير تيغ قرار داشت،درست از روزهايى آغاز شد که اخبار اميدوارکننده يى براى نجات اين زن از چوبه دار و مرگ منتشر شده بود. فاخته که در 32 سالگى بالاى چوبه دار رفت،روز 11 دى ماه سال 80 دکتر محمد پدرام را که 81 سال داشت به قتل رساند. اين زن يک روز پس از کشتن مرد مسن دستگير شد و در اعترافاتش گفت؛ يک سال قبل از حادثه از شوهرم جدا شدم و از شمال به تهران آمدم و با مقتول آشنا شدم. من چند بار به مطب او رفته بودم و دکتر که از شرايط زندگى من مطلع بود از من خواست به عقد موقت وى درآيم. دو ماه با دکتر پدرام زندگى کردم و پس از آن در پى آشنايى با پسرى جوان تصميم گرفتم با او ازدواج کنم اما دکتر از اين موضوع عصبانى شد و تهديد کرد که داستان زندگى ام را براى مهدى پسر مورد علاقه ام فاش مى کند. شب حادثه من که از جر و بحث با دکتر عصبى بودم او را هنگامى که براى خوابيدن به اتاقش رفت با ضربه ميله آهنى کشتم. فاخته پس از محاکمه در شعبه 1157 دادگاه جنايى تهران به رياست قاضى اسماعيلى به قصاص محکوم شد و اين حکم بعد از تاييد در ديوان عالى کشور به امضاى رئيس قوه قضائيه رسيد. فاخته در طول 6 سال گذشته در انتظار اجراى حکم به سر مى برد، اما روز 27 تيرماه هنگامى که مسوولان اجراى احکام دادسراى جنايى تهران به بند زنان زندان اوين رفتند و با فاخته ملاقات کردند به وى اميد دادند که براى اخذ رضايت اولياى دم با آنان وارد مذاکره مى شوند. از آن پس دايره صلح و سازش تلاش خود را براى نجات اين زن به کار گرفت، اما بعدازظهر سه شنبه زمانى که مسوولان بند نسوان زن 32ساله را به سلول انفرادى منتقل کردند، وى اطمينان يافت که تمامى تلاش ها بى ثمر مانده و بازگشت به زندگى براى او فقط يک سراب بوده است. ساير اعداميان مرتضى جوانى بود که در روز 8 مردادماه سال 82 مردى به نام صدرالله را با ضربه کارد از پاى درآورد. او پس از دستگيرى ابتدا مدعى شد از آنجا که مقتول براى همسر وى ايجاد مزاحمت مى کرد دست به جنايت زده است اما تحقيقات بعدى فاش کرد مرتضى به خاطر بدهى 150هزار تومانى اش به صدرالله به زندگى وى پايان داده است. زمانى که قضات شعبه 40 ديوان عالى کشور بر حکم قصاص صادره از سوى شعبه 74 دادگاه کيفرى استان تهران مهر تاييد زدند نام اين مرد در فهرست مرگ قرار گرفت و ديروز وى به دار آويخته شد. دعوا بر سر چند کبوتر انگيزه سومين قاتل اعدامى ديروز براى ارتکاب جنايت بود. حميد که در زمان قتل 18 سال داشت روز 7 بهمن ماه سال 82 پس از آنکه فهميد دوست 15 ساله اش به نام مهرداد چند کبوتر او را دزديده است وى را به باغى در نزديکى محل سکونت شان واقع در مهرشهر کرج کشاند و با ضربات چوب و سنگ و کارد به قتل رساند و سپس جسد را به آتش کشيد. او يک روز پس از جنايت دستگير شد و به جرم خود اعتراف کرد. صدور حکم قصاص براى حميد از سوى پنج قاضى شعبه 71 دادگاه کيفرى استان تهران و تاييد آن از سوى شعبه 33 ديوان عالى کشور وى را سحرگاه ديروز بالاى چوبه دار کشاند. مردى که تا پيش از قاتل لقب گرفتن به عنوان سرايدار در يک دفتر وکالت کار مى کرد چهارمين اعدامى ديروز بود. محمدرضا روز 27 مهرماه سه سال پيش بر مسر مساله يى پيش پاافتاده با راننده يکى از موکلان صاحبکار خود درگير شد و او را با وارد کردن ضربه چاقو به سينه اش از پاى درآورد. اين جنايت سبب شد تا حکم قصاص وى از سوى قضات شعبه 74 دادگاه کيفرى استان تهران صادر شود و مورد تاييد هر سه قاضى شعبه 33 ديوان عالى کشور قرار بگيرد. دفاع از ناموس ادعايى بود که بابک پنجمين اعدامى زندان اوين در سال 82 پس از دستگيرى مطرح کرده بود. بابک پس از آنکه يک جوان افغان به نام حضرت الله را در محله پامنار کشت شتابان به خانه مقتول رفت و به مادر وى گفت او و حضرت الله مورد حمله سه مرد قرار گرفته اند و در اين ماجرا پسر افغان کشته شده است. پسر جوان که قصد داشت با اين ترفند خودش را از اتهام قتل دور نگه دارد چند روز بعد دستگير شد و ضمن پذيرفتن جرم خود گفت از آنجا که مقتول به وى فحاشى کرده و قصد تجاوز به او را داشته وى را کشته است. حکم قصاص بابک از سوى شعبه 1188 دادگاه جنايى صادر و توسط قضات شعبه 42 ديوان عالى تاييد شده بود. عامل جنايت شقايق که مردى به نام صديق بود، ششمين اعدامى سحرگاه چهارشنبه 25 مهرماه سال 86 لقب گرفت. او روز سوم شهريورماه سال 81 پس از نزاع خيابانى با جوانى به نام شهرام به زندگى وى پايان داد و مسير زندگى اش را به سوى طناب دار کشاند. اين مرد روزگذشته به حکم قاضى وقت شعبه 1157 دادگاه جنايى و به تاکيد قضات شعبه 37 ديوان عالى کشور با زندگى وداع کرد. پس از آنکه پيکر بى جان صديق از طناب دار به پايين کشيده شد کيان مردى که صبح روز 17 مهرماه سال 84 به خاطر اختلافات خانوادگى همسرش به نام سهيلا را کشته بود آخرين وصيتش را مطرح کرد و با گام هايى لرزان به سمت صندلى مرگ رفت. پرونده زندگى او لحظاتى بعد بسته شد. مرگ اين مرد حکمى بود که در شعبه 71 دادگاه کيفرى استان تهران صادر و در شعبه 31 ديوان عالى کشور تاييد شده بود. بهزاد مردى ديگر بود که پزشکى قانونى روز گذشته اجراى صحيح حکم مرگ وى را تاييد کرد .او در روز 27 خردادماه سال 83 زنى به نام فريده را با سلاحى دست ساز به قتل رسانده و روز 12 بهمن ماه همان سال دختر دانشجويى به نام زهرا را به کام مرگ کشانده بود. مرد جوان پس از آنکه ماجراى جنايات خود را براى همسرش بازگو کرد از سوى وى به پليس معرفى و دستگير شد و سرقت و تجاوز را انگيزه شکار دو زن اعلام کرد. تصميم قضات شعبه 71 دادگاه کيفرى استان تهران زمانى که با تاييد شعبه 31 ديوان عالى کشور قطعيت يافت، ضرباهنگ مرگ براى بهزاد نواخته شد. تمناهاى حسين مرد جوانى که روز 11 آذرماه سال 83 مردى به نام محمود را از پاى درآورده بود روز گذشته از سوى اولياى دم مقتول بى پاسخ ماند و وى به عنوان نهمين اعدامى با زندگى وداع کرد. حسين هنگامى که در شعبه 71 دادگاه کيفرى استان تهران در برابر پنج قاضى عالى جنايى ايستاد انگيزه اش از کشتن محمود را نيت مقتول براى تجاوز اعلام کرد و شرح داد که چگونه با وارد کردن چاقو به قلب دوستش او را به کام مرگ کشاند. پس از محاکمه پاى برگه حکم قصاص اين مرد مهر شعبه 31 ديوان عالى کشور ثبت شد تا وى از مدت ها قبل مطلع شود که راه فرارى ندارد منصور، دهمين اعدامى ديروز در آخرين لحظات توانست رضايت اولياى دم را جلب کند و براى دريافت ديه از آنها مهلت بگيرد.