۵.۱۲.۸۶

قرن 21 و "بربریت در ایران


تصویر چاپ شده در روزنامه
B.Z برلین (24 اوت 2007)

چندی پیش در یکی از روزنامه های پرخواننده آلمانی چاپ برلین، مقاله مصوری از شلاق خوردن یک جوان 25 ساله ایرانی تحت عنوان " بربریت در ایران" به چاپ رسید.
همانطور که در تصویر دیده میشود مامور اجرای حکم با قدرت وخشونت هر چه تمام تر درحال نواختن ضربات شلاق بر پشت قربانی است و در اطراف نیز عده ای نظاره گر این صحنه دلخراش هستند که مایه شرمساری است.
اجرای مجازات های مخوف و تاریخ مصرف گذشته اسلامی در قرن بیست و یکم، که به خصوص از زمان روی کار آمدن دولت پادگانی ِ احمدی نژاد در ایران اوج تازه ای گرفته، متاسفانه چهره ای کریه و زشت از وضعیت کشورمان در نزد افکار عمومی جهان و رسانه های بین المللی برجای گذاشته، تا جایی که در برخی روزنامه های آلمانی عنوان "بربریت" به آنچه که در ایران می گذرد نسبت داده شده است. پیش از آن نیز بارها و بارها در تلویزیونهای اروپایی فیلمهای سنگسار، اعدام در ملا عام و دیگر مجازاتهای وحشیانه و قرون وسطایی در ایران به نمایش گذاشته شده است که تاثیر ناخوشایندی از چهره ایران و ایرانی بر ذهن تماشاگر برجای می گذارد. متاسفانه نظام حاکم بر ایران کوچکترین اهمیتی نسبت به حیثیت و اعتبار ایرانیان در جامعه بین المللی نمی دهد و برایش مهم نیست که جهانیان چگونه در مورد یک ملت بزرگ با پیشینه تاریخی و فرهنگی درخشان قضاوت خواهند کرد. در واقع آنچه که برای رژیم اسلامی اهمیت دارد، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و نشان دادن چنگال تیز حکومت برای سرکوب و شکنجه است.
جمهوری اسلامی بی اعتنا به تمام میثاقهای بین المللی حقوق بشر که به امضاء رسانده، به نقض حقوق بشر و زیر پای گذاشتن حقوق انسانی در ایران به شدت تمام ادامه می دهد و هر روز بر دامنه آن می افزاید. اعدامهای بی سابقه کودکان و نو جوانان، اعدامهای فله ای در خیابانها در برابر چشم زنان و کودکان، اجرای دوباره سنگسار(در تاکستان قزوین)، برخورد خشن و غیر انسانی با کسانی که آنها را اراذل و اوباش می نامد، برخورد فیزیکی و شرم آور با زنان و دختران ایرانی و کتک زدن و خونین کردن چهره آنان به بهانه مضحک " مبارزه با بد حجابی!!" و ضرب وشتم جوانان به خاطر نوع لباس و مدل موی آنان، تنها مواردی از نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران هستند. ادامه وضعیت وخامت بار کنونی، بسیار نگران کننده است و لطمات جبران ناپذیری بر پیکرهء جامعه ایران و حیثیت ملی ما در جهان خواهد گذاشت.
اما هدف از سختگیریهای وحشتناک اخیر و بازگشت به وضعیت سالهای اولیه انقلاب چیست؟!! همگان می دانند که جمهوری اسلامی در پرونده اتمی خود دچار مخمصه شدید شده و تحت فشار جامعه بین المللی و به خصوص شورای امنیت سازمان ملل برای متوقف کردن فعالیتهای هسته ای قرار دارد و دو قطعنامه اخیر شورای امنیت با اینکه حاوی تحریمهای ضعیف و محدود بوده اند، تاثیر چشمگیری بر اقتصاد شکننده و بیمار ایران گذاشته و این اقتصاد آشفته و متزلزل، توانایی مقابله با دور سوم تحریمها که بسیار شدیدتر ازقبل خواهد بود را ندارد.
در حالی که احمدی نژاد، رییس جمهور منتصب ولی فقیه، قطعنامه های شورای امنیت را کاغذپاره می خواند، وحشت به تصویب رسیدن قطعنامه سوم در شورای امنیت و فرود آمدن ضربه ای کاری و مهلک بر نظام مالی و اقتصادی کشور و عواقب غیر قابل تصور آن، جمهوری اسلامی را سخت به وحشت انداخته است، که ترس از شورش ها و اعتراضات گسترده داخلی بخش عمده ای از این وحشت است. رژیم اسلامی برای انحراف افکار عمومی در داخل و جلوگیری از گسترش نارضایی ها و ایجاد رعب و وحشت درمیان مردم که مبادا لب به اعتراض بگشایند و عطای "این حق مسلم!" را به لقایش ببخشند و در برابر سیاستهای مخرب و ویرانگر حکومت سر بلند کنند، به سرکوب و قلع و قمع مردم و زهره چشم گرفتن از آنان پرداخته است که اگر کسی به فکر اعتراض و ایستادگی در برابر حاکمیت افتاد، با به خاطر آوردن خشونت افسار گسیخته رژیم در سرکوب و شکنجه، جرات بروز مخالفت به خود راه ندهد. ولی مسلماً این سیاست راه به جایی نخواهد برد و در دراز مدت نه تنها کمکی به جمهوری اسلامی نخواهد کرد، بلکه بر شکاف میان ملت و حاکمیت خواهد افزود و مردم ِ سرخورده ای که روزی در پرونده اتمی ایران شاید پشتیبان سیاستهای هسته ای دولت بودند، پشت حکومت را خالی خواهند کرد و رژیم ِ شکنجه گر و خشونت طلب را بیش از پیش در برابر ائتلاف جهانی تنها خواهند گذارد.
در این اثنا، سیاستهایی که جمهوری اسلامی برای ایجاد جوّ رعب و وحشت در پیش گرفته است، در نزد افکار عمومی دنیا، لقب " بربریت" گرفته و این برای سرزمینی که مهد تمدن و فرهنگ بوده و اولین منشور مکتوب حقوق بشر را به جهانیان عرضه داشته است، بسی جای تاسف و شرمساری است.