۷.۱۰.۸۷

حكم سنگسار يك زن تأييد شد

شعبه ۲۷ ديوان عالى كشور حكم سنگسار يك زن شيرازى به نام افسانه ر. را تأييد كرد. حكم سنگسار اين زن كه حكم بدوى او توسط شعبه ۵ دادگاه كيفرى استان فارس صادر شده بود، در شعبه ۲۷ ديوان عالى كشور، طى حكمى به شماره ،۵۸۸ تأييد شد. شعبه ۵ دادگاه كيفرى استان فارس در ۲۱ تاريخ فروردين۸۷ حكم قصاص و سنگسار افسانه ر. را صادر كرد. در بخشى از اين حكم آمده است: با توجه به قرائن موجود در پرونده و اظهارات متهمان، اتهام قتل عمد توسط خانم افسانه ر. را محرز دانسته و حكم به قصاص نفس را صادر و در خصوص انجام زناى محصنه، دادگاه با اتگا به علم خود حكم به رجم افسانه ر. و ۱۵ سال حبس براى رضا د. به دليل معاونت در قتل عمد و يكصد ضربه شلاق در خصوص انجام زناى غير محصنه (به لحاظ متاهل نبودن وى) صادر كرده است. تجديد نظر خواهى اين حكم در ديوان عالى كشور رد شد و قاضى شعبه ۲۷ ديوان در تاريخ ۱۴ مردادماه ۸۷ احكام صادر شده را تأييد كرد. اين در حالى است كه درست در همين روز سخنگوى قوه قضائيه در يك كنفرانس مطبوعاتى در تهران اعلام كرد كه اجراى حكم سنگسار در ايران براى همه محكومان به سنگسار متوقف مى شود. رئيس كميسسيون حقوق بشر كانون وكلاى قارس در باره صدور حكم سنگسار براى اين زن مى گويد: رأى صادر شده در مورد سنگسار خانم افسانه، بر اساس علم قاضى صادر شده است كه برخلاف اينكه در قانون مجازات اسلامى به عنوان ادله ثبوت جرم زنا مطرح شده، محل مناقشه است. وى در اين باره توضيح مى دهد كه قانون گذار در اجراى حد زنا تنها دو وجه را در نظر گرفته كه يكى مربوط به اعتراف و اقرار فرد است و ديگرى در مورد شهادت شهود. بنابراين در بحث اجراى حكم بر اساس ماده ۹۹ قانون مجازات اسلامى فعلى، محلى براى علم قاضى و اثبات و اجراى حد قائل نشده است. غلامحسين رئيسى ضمن تشريح مناقشاتى كه در قانون و حتا در نظر علماى اسلامى در مورد اين مجازات وجود دارد به لايحه جديد قانون مجازات اسلامى كه چندى پيش كليات آن در مجلس شوراى اسلامى تصويب شد اشاره مى كند و مى گويد : اگر به فرض قبل از اجراى حكم خانم افسانه اين لايحه در مجلس تصويب شده و به تأييد شوراى نگهبان برسد، نشان دهنده اين است كه تكرار مجازات سنگسار (على رغم اينكه تاكنون محل بحث و اختلاف نظرهاى حقوقى و فقهى بسيار بوده) با سياست كيفرى حاكم بر جامعه در مغايرت است و جاى بحث و تعجب بسيار دارد. و دوما ذكر مجازاتهاى جايگزين سنگسار، در اين لايحه (كه عنوان شده در مواردى كه موجب وهن جامعه اسلامى مى شود) نشان دهنده علاقه شديد تهيه كنندگان پيش نويس اين لايحه به بقاى مجازات سنگسار در نظام كيفرى جمهورى اسلامى ايران است كه با بخش نامه هاى صادر شده توسط رئيس قوه قضائيه و گفتمانى كه در عرصه بين المللى در مورد خقوق بشر مطرح است مغايرت دارد و نشان دهنده اين است كه قوه قضائيه به عنوان تهيه كننده اين پيش نويس تمايلى به تعطيلى اين مجازات به صورت صريح و آشكار ندارد

۴.۹.۸۷

اعدام یک ایرانی به جرم جاسوسی برای اسرائیل



وزارت اطلاعات ایران از اعدام یک شهروند ایرانی خبرداده که به اتهام جاسوسی برای اسرائیل در ایران دستگیر و محاکمه شده بود.
مدیر کل ضدجاسوسی وزارت اطلاعات در یک نشست خبری در تهران گفته است حکم اعدام علی اشتری که در دادگاه به عنوان محارب شناخته شده بود، سحرگاه ۲۷ آبان اجرا شده است.
آقای اشتری در سال ۱۳۸۵ به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شد و در تیرماه امسال، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران او را مجرم شناخت و به اعدام محکوم کرد.

به گفته مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات، آقای اشتری سه سال برای موساد - سازمان اطلاعات اسرائیل - جاسوسی می کرد و اخبار و اطلاعاتی را در مقام "مشاور فنی و دفاعی" از داخل کشور جمع آوری و به صورت فنی و حضوری در اختیار آنان قرار می داد.
مدیر کل وزارت اطلاعات گفته است که آقای اشتری با هدایت موساد به برخی مراکز تحقیقاتی کشور امکانات نامناسب فروخته و بخشی از تجهیزاتی که وی به مراکز و سازمان های صنعتی داده، آلوده بوده است.
این مقام وزرات اطلاعات در پاسخ به این پرسش که آیا آقای اشتری توانسته تجهیزات آلوده را وارد تاسیسات هسته ای ایران کند، گفته است: "هسته ای نه، ولی برخی قطعات را وارد سازمان انرژی اتمی کرد."
مدیر کل وزارت اطلاعات حضور آقای اشتری در وزارت اطلاعات را "به صورت مستقیم" تکذیب کرده ، با این حال گفته: "از آنجا که مراکز امنیتی و دفاعی امکانات خود را از مراکز مختلف تامین می کنند، برخی مراکز مورد دستبرد اطلاعاتی قرار گرفتند."
این مقام وزارت اطلاعات، سرگذشت آقای اشتری را عبرت آموز توصیف کرده و گفته است: "شاید بین مدیران ما باشند افرادی که آلوده به این مسائل شده باشند، اما نباید بگذارند ادامه پیدا کند."
آقای اشتری آنطور که وزارت اطلاعات در زمان اعلام حکم دادگاه گزارش داد ۴۵ ساله، متولد و ساکن تهران بود که در زمینه مسایل فنی الکترونیکی تخصص داشت و صاحب یک شرکت و سهامدار چند شرکت دیگر بود.
بر اساس گزارشها، آقای اشتری در زمینه خرید و فروش تجهیزات فنی و الکترونیکی با برخی مراکز امنیتی، دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی همکاری های داشتبه گفته مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات، اشتری، طی سفرهای خارجی "به دام سرویس های جاسوسی" اسرائیل افتاد و ماموران اسرائیلی نیز با توجه به "مسایل و معضلات اخلاقی، مشکلات خانوادگی و مسایل مالی" او را به همکاری خود جلب کردند.
این مقام وزارت اطلاعات گفت که اشتری در خلال سفرهای بعدی، ارتباط گسترده ای را با ماموران موساد برقرار ساخت و با فراگیری نحوه استفاده از دستگاه های ارتباطی سری، اطلاعاتی را با آنان رد و بدل می کرده است.
به گفته وی، آقای اشتری به هیچ مرکز دولتی وابسته نبوده و به همین دلیل، نظارت درستی بر فعالیت های او صورت نمی گرفته است.
فروش قطعات آلوده به مراکز حساس
مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات بعد از برگزاری دادگاه آقای اشتری گفته است که به دلیل اعتماد بین علی اشتری و مشتریانش، او توانست در برخی مراکز مهم جمهوری اسلامی نفوذ کند و اطلاعاتی را که از این طریق کسب می کرده، در اختیار موساد قرار دهد.
مراکز تحقیقاتی، سازمان انرژی اتمی و برخی مراکز دفاعی و نظامی از جمله سازمان هایی عنوان شده اند که، به گفته مقام وزارت اطلاعات، آقای اشتری با آنها تماس داشته و اطلاعاتی را که از آنها به دست می آورد به سازمان اطلاعات اسرائیل منتقل می کرده است.
به گفته مدیرکل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات آقای اشتری "برخی قطعات آلوده و معیوب" را برای خرید توسط سازمان های ایرانی پیشنهاد می کرده که استفاده از آنها باعث شکست پروژه هایی شده که "در برخی زمینه ها غیرقابل جبران است."
این مقام وزارت اطلاعات گفته است که ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی به این دلیل به آقای اشتری ظنین شدند که وی به مراکز مهم کشور رفت و آمد زیادی داشت و افزوده است که "بعد از آنکه کارهای لازم را انجام دادیم و سفرهای خارجی او را کنترل کردیم، متوجه شدیم که این فرد با سرویس اطلاعاتی موساد همکاری دارد."
پیش از این نیز در ایران، در زمستان سال ۱۹۹۹ بیست یهودی در شهر شیراز به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و ده تن از آنان پس از اعتراف به جاسوسی در دادگاه غیرعلنی به زندان محکوم شدند.
مقامات امنیتی جمهوری اسلامی معمولا نسبت به تماس شهروندان این کشور با خارجیان حساسیت نشان می دهند و گنجاندن اتهامات ارتباط با بیگانه و جاسوسی در برخی پرونده های سیاسی و امنیتی نیز بی سابقه نبوده است.

۱۳.۷.۸۷

حمایت از موضع اتحادیه اروپا علیه قانون ارتداد در ایران


یک سازمان مسیحی، اقدام اتحادیه اروپا در مخالفت با تصویب قانون مجازات ارتداد در ایران را ستوده و از چنين اقدامی حمايت کرده است.
تینا لامبرت، مدير سازمان "همبستگی جهانی مسيحی" روز پنجشنبه، 2 اکتبر (11 مهر)، در گفت و گويی با نشريه "کريستين پست" گفته است این گروه "به گرمی از واکنش تند اتحادیه اروپا علیه لایحه مجازات ارتداد در ایران حمایت می کند."
مجلس شورای اسلامی روز 9 سپتامبر (19 شهريور) امسال، کليات لايحه مجازات اسلامی را تصويب کرد و رسيدگی به مواد و جزييات اين لايحه را در دستور کار خود قرار داد. اين لايحه پس از تصويب نهايی و تاييد شورای نگهبان به قانونی الزام آور تبديل خواهد شد.
خانم لامبرت گفته است که تصویب نهایی این لایحه، "عواقب وخیمی را برای هزاران تن از مسیحیان و بهائیان ساکن ایران در پی خواهد داشت."
کریسین پست می نویسد که طبق این بخش از لایحه مجازات اسلامی، مسلمانانی که به ادیان دیگر بگروند با مجازات اعدام مواجه خواهند شد.
پيشتر رييس اتحاديه اروپا در واکنش به تصويب کليات لایحه مجازات اسلامی، از مجلس ایران خواست تا در تصميم خود برای تصویب چنین قانونی تجدید نظر کند.
در بیانیه اتحادیه اروپا، که روز 26 سپتامبر انتشار یافت، ضمن ابراز نگرانی عمیق نسبت به آنچه که محدودتر شدن آزادی مذهب و عقاید در جمهوری اسلامی خوانده شده، آمده است که در ماه های اخیر، اقلیت های دینی با فشار بیشتری مواجه بوده اند.
اتحادیه اروپا همچنین گفته است که از ماه آوریل سال جاری، شماری از مسلمانانی که به مسیحیت گرویده اند و همچنین تعدادی از اعضای جامعه بهائیان ایران بازداشت و زندانی شده اند.
ريیس اتحادیه اروپا خواستار آزادی بی قید و شرط بازداشت شدگان و توقف هر نوع آزارعلیه آنان شد.
'بازداشت متهمان به ارتداد'
کریستین پست از محمود متین آزاد، پنجاه و سه ساله، و آرش بصیرت، چهل ساله به عنوان افرادی نام برده است که به دلیل ترک اسلام در زندان به سر می برند.
به نوشته این روزنامه، آقایان متین آزاد و بصیرت چند روز پس از تصویب کلیات لایحه مجازات اسلامی در مجلس ایران بازداشت شدند.
در عین حال، در روزهای اخیر برخی سایت های اینترنتی به نقل از وکیل مدافع محمود متین آزاد و آرش بصیرت گزارش کرده اند که این دو که به اتهام ارتداد به مجازات اعدام محکوم شده بودند، بعدا تبرئه و آزاد شده اند اما این گزارش ها رسما تایید نشده است.
مدیر سازمان همبستگی جهانی مسیحی گفته است که جامعه جهانی باید همچنان از دولت ایران بخواهد تا تمامی کسانی را که به دلیل اعتقادات و وابستگی دینی بازداشت کرده آزاد کند و به تعهدات خود طبق معاهده بین المللی حقوق مدنی و سیاسی پایبند باشد.
خانم لامبرت از مجلس ایران خواسته است تا بدون هیچ تاخیری، پیگیری لایحه مجازات ارتداد را از دستور کار خود خارج سازد.
نشریه کريستين پست می افزاید که ایران از نظر آزار مسیحیان در جهان در رده سوم قرار دارد و کمیسیون آزادی بین المللی مذهبی، که یک نهاد آمریکایی است، جمهوری اسلامی را از جمله کشورهایی معرفی کرده که "باعث نگرانی ویژه" شده اند.
این اصطلاح در مورد کشورهايی به کار برده می شود که در آنها، آزادی های مذهبی با محدودیت شدیدی مواجه است.
نشریه کریستین پست که در آمريکا چاپ می شود، به کلیساهای انجیلی گرایش دارد و اخبار و گزارش های مربوط به امور مسیحیان را در سطح بین المللی منتشر می کند.

۵.۷.۸۷

نوجوان همجنسگرا محکوم به اعدام

فعالان حقوق بشر: نعمت صفوى فرزند اکبرنوجوان اردبيلى در سن 16 سالگى به دليل همجنسگرايى (ارتکاب عمل لواط) بازداشت و پس از محاکمه در دادگاه اطفال از سوى دادگسترى اردبيل به اعدام محکوم گرديد। وى در تيرماه سال 1385 بازداشت و اکنون مدت 27 ماه است که در زندان به سر مى برد، آقاى صفوى متولد سال 1367 مى باشند، اين نوجوان مدتى را در کانون اصلاح و تربيت، سپس بندهاى اطفال به سر برده است و اکنون در بند جوانان زندان اردبيل نگهدارى ميشود. پس از صدور حکم اعدام براى نامبرده از سوى دادگسترى اردبيل، حکم مذکور براى تائيد نهايى به ديوان عالى کشور ارسال گرديده است. در بهمن ماه سال گذشته نيز دوجوان به نام هاى "حمزه چاوى" 19 ساله و "لقمان حمزه پور" 18 ساله در شهرستان سردشت به دليل همجنسگرايى بازداشت گرديده بودند که از آخرين وضعيت آنان اطلاعى در دست نيست.
بر گرفته از سایت روشنگری

روزنامه‌نگاران اقلیت‌های قومی در زندان های ایران بیشتر شده‌اند

سایت گزارشگران بدون مرز
گزارشگران بدون مرز نگرانی خود را از تشدید تنش میان مقامات مسئول جمهوری اسلامی و روزنامه‌نگاران اقلیت قومی آذربایجانی اعلام می‌کند. چهار تن از این روزنامه‌نگاران بدون هیج اتهام روشنی از ده روز پیش در بازداشت بسر می‌برند. در تاریخ ٢۹ شهریور یک روزنامه نگار و وبلاگ نویس آذری برای انتشار مقالات انتقادی به شش ماه زندان محکوم شده است.
گزارشگران بدون مرز در اين باره اعلام مي‌کند : "این چهار روزنامه‌نگار آذربایجانی به لیست رزونامه‌نگاران زندانی متعلق به دیگر اقلیت‌های قومی- ملی در زندان‌های ایران اضافه شدند. تنها جرم آنها اعتراض به نابرابری‌های اجتماعی و فرهنگی است. آماری نگران کننده و روشنگر از میان یازده روزنامه‌نگار زندانی ده تن از آنها متعلق به اقلیت کرد، آذری و عرب هستند. "

اکبر آزاد همکار مجلات یارپاق و وارلیق
٢٧ شهریور اعلام شد که مقامات قضایی بازداشت این روزنامه‌نگاران را بدون روشن کردن اتهامات و اجازه ملاقات با وکلای خود تمدید کرده‌اند। همچنین ماموران وزرات اطلاعات در تاریخ ۲۸ و ٣۱ شهریور منازل دو تن از دستگیر شدگان علیرضا صرافی و حسن راشدی را بازرسی کردند و دست‌نوشته‌های شخصی و سی دی ها و دیسک کامپیوترهای آنها را با خود بردند. علیرضا صرافی مدیر مسوول ماهنامه توقیف شده دیلماج، سعید محمدی سردبیر مجله ادبی یاشماق، حسن راشدی و اکبر آزاد همکاران مجلات یارپاق و وارلیق در تاریخ چهارشنبه ٢٠ شهریور ماه در پی حمله ماموران وزارت اطلاعات به منزل یکی از فعالان جامعه مدنی در تهران به همراه بیست نفر دیگر دستگیر شدند.

خانواده‌ و وکلای بازداشت‌شدگان هنوز از علت دستگیری و محل نگاهداری آنها بی‌خبرند. اما احتمال می دهند که در بند امنیتی ٢٠٩ زندان اوین که تحت کنترل وزارت اطلاعات است زندانی شده‌اند.
از سوی دیگر شنهاز غلامی روزنامه‌نگار و مدیر سایت آذر زن از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به شش ماه زندان برای "تبلیغ علیه نظام" محکوم شده است. وکیل مدافع وی محمد علی دادخواه اعلام کرده است نوشته‌های موکلش مصداق تبلیغ علیه نظام نیست و به حکم صادره اعتراض خواهد کرد. این روزنامه نگار که عضو انجمن روزنامه‌نگاران است در سال گذشته نیز به مدت یک ‌ماه برای نوشتن مقالاتی در اعتراض به سرکوب خشونت‌بار تظاهرات اعتراضی در شهرهای مختلف استان آذربایجان در زندان بسر برد. وی همچنین برای فعالیت های سیاسی در اواخر دهه شصت به مدت ٥ سال زندانی بود. هم اکنون با سپردن وثیقه آزاد است.

۳۱.۵.۸۷

قلب كورش شكست و فرشته گریست


روزی کوروش در حال نیایش با خدا گفت:خدایا به عنوان کسی که عمری پربار داشته و جز خدمت به بشر هیچ نکرده از تو خواهشی دارم.آیا میتوانم آن را مطرح کنم؟خدا گفت:البته
از تو میخواهم یک روز،فقط یک روز به من فرصتی دهی تا ایران امروز را بررسی کنم.سوگند میخورم که پس از آن هرگز تمنایی از تو نداشته باشم
چرا چنین چیزی را میخواهی؟به جز این هرچه بخواهی برآورده میکنم، اما این را نخواه
خواهش میکنم.آرزو دارم در سرزمین پهناورم گردش کنم و از نتیجه ی سالها نیکی و عدالت گستری لذت ببرم.اگر چنین کنی بسیار سپاسگذار خواهم بود و اگر نه،باز هم تو را سپاس فراوان می گویم
خداوند یکی از ملائک خود را برای همراهی با کوروش به زمین فرستاد و کوروش را با کالبدی،از پاسارگاد بیرون کشید.فرشته در کنار کوروش قرار گرفت.کوروش گفت: ((عجب!اینجا چقدر مرطوب است!)) و فرشته تاسف خورد
میتوانی مرا بین مردم ببری؟میخواهم بدانم نوادگان عزیزم چقدر به یاد من هستند
و فرشته چنین کرد.کوروش برای اینکار ذوق و شوق بسیاری داشت اما به زودی ناامیدی جای این شوق را گرفت.به جز عده ی اندکی،کسی به یاد او نبود .کوروش بسیار غمگین شد اما گفت:اشکالی ندارد.خوب آنها سرگرم کارهای روزمره ی خودشان هستند.فرشته تاسف خورد
در راه میشنید که مردم چگونه یکدیگر را صدا میزنند:عبدالله!قاسم
هرگز پیش از این چنین نام هایی نشنیده بودم
فرشته گفت:این اسامی عربی هستند و پس از هجوم اعراب به ایران مرسوم شدند
اعراب؟
_بله.تو آنها را نمیشناسی.آخر آن موقع که تو بر سرزمین متمدن و پهناور ایران حکومت میکردی،و حتی چندین قرن پس از آن،آنها از اقوام کاملا وحشی بودند
کوروش برافروخت: یعنی میگویی وحشی ها به میهنم هجوم آورده و آن را تصرف کردند؟!پس پادشاهان چه میکردند؟
فرشته بسیار تاسف خورد
سکوت مرگباری بین آنها حاکم شده بود.بعد از مدتی کوروش گفت:تو می دانی که من جز ایزد یکتا را نمی پرستیدم.مردم من اکنون پیرو آیینی الهی هستند؟
در ظاهر بله
کوروش خوشحال شد: خدای را سپاس! چه آیینی؟
اسلام
چگونه آیینی است؟
نیک است
وکوروش بسیار شاد شد. اما بعد از چندین ساعت معنی در ظاهر بله را فهمید
نقشه فتوحات ایران را به من نشان می دهی؟ می خواهم بدانم میهنم چقدر وسیع شده
وفرشته چنین کرد
همین؟
کوروش باورش نمی شد. با نا باوری به نقشه می نگریست
پس بقیه اش کجاست؟ چرا این سرزمین از غرب و شرق و شمال و جنوب کوچک شده است؟
و فرشته بسیار زیاد تاسف خورد
خیلی دلم گرفت ، هرگز انتظار چنین وضعی را نداشتم. میخواهم سفر کوتاهی به آنسوی مرزها داشته باشم و بگویم ایران من چه بوده شاید این سفر دردم را تسکین دهد
فرشته چنین کرد، تازه به مقصد رسیده بودند که با مردی هم کلام شدند.پس از چند دقیقه مرد از کوروش پرسید:راستی شما از کجا می آیید؟ کوروش با لبخندی مغرورانه سرش را بالا گرفت و با افتخار گفت
ایران
لبخند مرد ناگهان محو شد و گفت : اوه خدای من، او یک تروریست متحجّر است
عکس العمل آن مرد ابدا آن چیزی نبود که کوروش انتظار داشت. قلب کوروش شکست
مرا به آرامگاهم باز گردان
فرشته بغض کرده بود: اما هنوز خیلی چیزها را نشانت نداده ام، وضعیت اقتصادی، فساد، پایمال کردن
کوروش رو به آسمان کرد و گفت: خداوندا مرا ببخش که بیهوده بر خواسته ام پافشاری کردم، کاش همچنان در خواب و بی خبری به سر می بردم
و فرشته گریست

۱۹.۴.۸۷

سازمان‌ها مدافع حقوق بشر: ایران احکام اعدام چهار نوجوان را لغو کند




۲۴سازمان جهانی و منطقه‌ای حقوق بشر با انتشار بیانیه‌ای مشترک، از مقام‌های ایران خواسته‌اند احکام اعدام چهار نوجوان را لغو کنند و به اعدام نوجوانان زیر ۱۸ سال پایان دهند. بر اساس اطلاعات سازمان‌های فعال حقوق بشر، هم‌اکنون ۱۴۰ نوجوان مجرم در ایران در انتظار مرگ هستند.
در بیانیه‌ی سازمان‌های حقوق بشری که روز سه‌شنبه (۸ ژوئیه) در ژنو انتشار یافت، گفته می‌شود که هم اکنون احکام اعدام چهار نوجوان بزهکار از سوی قوه قضاییه تایید شده و در فاصله‌ی ۱۱ تا ۲۵ ژوئیه به اجرا درخواهند آمد. بهنود شجاعی و محمد فدایی قرار است روز ۱۱ ژوئیه اعدام شوند و دو نوجوان دیگر به نام‌های سعید جزی و صلاح تاسه، روز ۲۳ ژوئیه اعدام خواهند شد.
براساس گزارش سازمان‌های حقوق بشری، هم‌اکنون دستکم ۱۴۰ نوجوان بزهکار محکوم به اعدام در ایران وجود دارد که در انتظار مرگ هستند. این سازمان‌ها می‌گویند رقم واقعی احتمالا از این هم بیشتر است. مواردی چون اعدام محمد حسن‌زاده به اطلاع فعالان حقوق بشر نرسیده بود. مقام‌های قوه قضاییه‌ گفته بودند، حسن‌زاده به هنگام اعدام کمتر از ۱۸ سال نداشت، اما براساس تحقیقات محمد مصطفایی، وکیل شماری از نوجوانان محکوم به اعدام، حسن‌زاده در زمان اجرای حکم زیر ۱۷ سال بوده است.
نقض قوانین بین‌المللی
استفاده از مجازات اعدام علیه نوجوانانی که به هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند، نقض صریح قوانین بین‌المللی است. ماده ۳۷ کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک می‌گوید‌: «حکم اعدام و حبس ابد، نبايد برای جرايمی صادر شود که افراد زير ۱۸ سال مرتکب شده‌اند».‏ ماده ۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز تاکید دارد:‌
«مجازات مرگ نبايد برای ‏جرايمی صادر شود که افراد زير ۱۸ سال مرتکب شده‌اند.» ایران هر دوی این کنوانسیون‌ها امضا کرده و ملزم به اجرای انهاست.
سازمان عفو بين‌الملل می‌گوید، ایران اين "امتياز" وحشتناک را به خود اختصاص داده و از سال ۱۹۹۰ تا کنون بيش ‏از هر کشور ديگری، "کودکان بزهکار" را اعدام کرده است‏. ‏براساس گزارش‌های عفو بین‌الملل، در سه سال گذشته به‌غیر از ایران، فقط در سه کشور چین، سودان و پاکستان اعدام کودکان بزهکار صورت گرفته است. با این‌همه، شمار اعدام‌ها در ایران بیش از مجموع اعدام‌ها در این سه کشور بوده است.
تعریف ایران از سن کودک
دولت ایران اعدام کودکان و نوجوانان را رد می‌کند. ماده ۴۹ قانون مجازات ایران می‌گويد:‌ «اطفال در صورت ارتکاب ‏جرم مبری از مسؤليت کيفری هستند.» اما تعریفی که این قوانین برای "طفل" و فرد بالغ ارائه می‌دهد با قوانین بین‌المللی سازگار نیست.
در قوانین ایران "طفل" کسی تعريف شده که "به سن بلوغ شرعی نرسيده باشد" و سن بلوغ شرعی در ايران برای دختران ۹ و ‏برای پسران ۱۵ سال است. در حالی که در میثاق‌های بین‌المللی، طفل یا کودک کسی تعریف شده که زیر ۱۸ سال باشد.
۲۴ سازمان حقوق بشری می‌گویند، برخی مقام‌های ایران کشتن نوجوانان بزهکار را "قصاص" می‌خوانند نه "اعدام" و به این ترتیب آن را توجیه می‌کنند. به گفته‌ی این سازمان‌ها، تمایز بین "اعدام" و قصاص" بی‌معناست. اعدام هنگامی صورت می‌گیرد که مرگ توسط حکومت و متعاقب حکم نهایی یک دادگاه ذی‌صلاح انجام شود. احکام "قصاص" که دادگاه‌های ایران صادر می‌کنند نیز بر هیمن منوال است.

۱۷.۴.۸۷

وبلاگ ‌نویسی و مجازات اعدام


گزارشگران بدون مرز در اطلاعیه‌ای، مجازات اعدام برای تخلفات اینترنتی را نگران کننده و ترسناک خوانده است. سخن از طرحی است که روز ۱۲ تیرماه در جلسه علنی مجلس به تصویب رسید. این لایحه، برای تاسیس و دایر کردن وبلاگ و سایت‌های مروج فساد و فحشا و الحاد، مجازات اعدام را پیشنهاد می‌کند.
رضا معینی، همکار بخش فارسی گزارشگران بدون مرز در گفتگو با دویچه‌وله، این طرح را تلاش دیگری برای تحدید هرچه بیشتر آزادی بیان در ایران می‌داند.
دویچه وله: اطلاعاتی از داخل کشور و وبلاگ‌نویس‌ها دارید که خودشان این طرح را چگونه ارزیابی می‌کنند؟
رضا معینی: واقعیت این است که جو رعب و وحشت به راه افتاده است. در روزهای گذشته مباحثی در این زمینه شده اما چون متاسفانه اطلاع‌رسانی در ایران همیشه با محدودیت همراه بوده، این بحث آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است.منظور من این بود که شما به دلیل حرفه‌ خود، احیانا از وبلاگ‌نویس‌ها تحلیل یا شکایتی شنیده‌اید؟
بله! در این طرح قانونی که هنوز تصویب نشده، مشخص نیست دایر کردن وبلاگ و وبسایت مروج فساد و الحاد چه معنا دارد و این وحشت را برخی وبلاگ نویس‌ها با ما در میان گذاشته‌اند.
بحث واقعا جدی گرفته شده؟
بله، چون در مجلس شورای اسلامی مطرح شده! اطلاعیه ما هم برای این است که اگر کسانی فکر می‌کنند جدی نیست، آن را جدی بگیرند. مسئله این است که یکسری مفاهیم قابل تعمیم در قوانین جمهوری اسلامی همیشه بوده است. اما این قانون، سایر قوانین را زیر پا گذاشته است. از یک طرف تعاریف را مبهم‌تر و از طرف دیگر، مجازات‌ها را شدیدتر کرده است. ما نگرانیم که فردا به دلایل مختلف، روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان را متهم به محاربه و ارتداد کرده و سپس با اتکاء به این قانون، آنها را اعدام کنند.
معمولا نویسندگان وبلاگ‌هایی که مطالب سیاسی‌تر و تندتر می‌نویسند، نام مستعار دارند و هویت خود را فاش نمی‌کنند. در مورد وبلاگ یا وبسایت‌های به اصطلاح "فاسد" هم، به نظر می‌رسد همینطور باشد. اینجا یک پارادوکس وجود دارد. چگونه می‌‌‌خواهند افراد را شناسایی کنند؟
رضا معینی، همکار بخش فارسی گزارشگران بدون مرز تاکنون اکثر وبلاگ نویسانی که دستگیر شده‌اند، کسانی بوده‌اند که با اسم و مشخصات واقعی می‌نوشته‌اند. برخی را هم که نام مستعار داشته‌اند، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی توانسته با توجه به امکانات خاص خود، شناسایی کند. ما پرونده‌هایی در این زمینه داشته‌ایم. در ضمن ما در تالارهای گفت‌وگوی اینترنتی هم مواردی داشتیم که تشویق به جرم شده. مثلا در این تالارها، ماموران وزارت اطلاعات صحبت کرده‌ و برخی را ترغیب کرده‌اند تا حرفهایی بزنند. بعد همین صحبت‌ها را به عنوان مدرک جرم علیه آنها مورد استفاده قرار داده‌اند. بحث بر سر مقابله با تخلفات اینترنتی نیست که ما نیز به آن معتقدیم. بحث بر سر بهانه‌هایی است که اینگونه قوانین با تعاریف مبهم، ایجاد می‌کنند. ما از تخلف در اینترنت دفاع نمی‌کنیم. سازمان گزارشگران بدون مرز خواستار این است که به دشمنان آزادی بیان در اینترنت اجازه داده نشود که آزادی این فضا را مورد تهدید قرار دهند.
با بسته شدن نشریات و محدودیت هرچه بیشتر برای رسانه‌ها در ایران، وبلاگ نویسی حالت یک رسانه جایگزین را پیدا کرده. آیا این نیز تلاشی است برای محدود کردن چنین آلترناتیوی؟
دقیقا ما همین را می‌گوییم. از زمان به قدرت رسیدن آقای احمدی‌نژاد، هر روز عرصه آزادی بیان تنگ‌‌تر شده. بسیاری رو به اینترنت آورده‌اند و حال، این عرصه را هم می‌خواهند بگیرند. ما در ایران قانونی در رابطه با ایتنرنت نداریم. این قانون که اینک در مجلس به عنوان قانون رسانه‌ها در حال بررسی است، ابهامات بسیاری دارد. تعمیم قانون مطبوعات به عرصه اینترنت نگران کننده است.

۹.۴.۸۷

مسلمانان هيچ وقت رشد نمي كنند

آيا تا كنون به شباهتي كه بين بچه ها و مسلمانان وجود دارد توجه كرده ايد



باورهاي بچه ها و باورهاي مسلمانان
بچه ها هر چيز كه در كتاب قصه هايشان وجود دارد بدون چون و چرا قبول دارند
مسلمانان به هر چيزي كه در كتابهاي مذهبيشان باشد‘ بدون چون و چرا ايمان دارند
بچه ها فكر مي كنند تارزان مي تواند با حيوانها حرف بزند
مسلمانان فكر مي كنند حضرت سليمان قادر بود با حيوانات حرف بزند.آنها حتي معتقدند كه سليمان صداي مورچه را از چند كيلومتري مي شنيد
بچه ها فكر مي كنند حيوانات مي توانند همانند انسانها عمل كرده و به فرمان انسانها گوش فرا دهند
مسلمانان فكر مي كنند كه حيوانها مي توانند هماند انسانها فرمانبردار باشند و به حرف نوح گوش دهند و سوار كشتي شوند
بچه ها فكر مي كنند كه ستارگان اسباب بازيهاي كوچكي هستند كه در آسمان قرار دارند و اگر كسي به اندازهُ كافي بلند باشد مي تواند چند تا از آنها را از آسمان جدا كند و به سوي يكديگر پرتاب كنند
مسلمانان فكر مي كنند كه ستارگان آسمان را خدا به شياطين و جن هايي كه سعي مي كنند به اسراري كه خدا با فرشتگان مطرح مي كند ‘دست يابند‘پرتاب مي كند
بچه ها فكر مي كنند زمين صاف است و آسمان سقف زمين است. و ستارگان همانند لامپي هستند كه براي تزئين آسمان خلق شده اند.و اين ستارگان كوچك به دور زمين مي گردند
مسلمانان نيز همينگونه مي انديشند
بچه ها به پري قصه ها اعتقاد دارند و آنها را حقيقي مي پندارند
مسلمانان به حوريهاي زيباي بهشتي ايمان دارند
بچه ها فكر مي كنند كه پري قصه ها شبها خواهند آمد و در زير بالش آنها پول خواهند گذاشت
مسلمانان فكر مي كنند وقتي كه مردند حوريان بهشتي با آنها همبستر خواهند شد
بچه ها به غول و اشباح اعتقاد دارند
مسلمانان به شيطان و جن اعتقاد دارند
بچه ها فكر مي كنند كه غولها و اشباح شبها در زير تخت آنها پنهان مي شوند
مسلكانان فكر مي كنند كه جن ها شبها در طاقديسها يا در حمام خانه منزل مي گزينند
بچه ها به سر زمين جادويي فكر مي كنند . به سرزميني كه پر از اسباب بازيست و فكر مي كنند روزي مي توانند در شهر اسباب بازيها زندگي كنند
مسلمانها به بهشت اعتقاد دارند و اميدوارند كه يك روز در بهشت زندگي كنند
بچه ها به سرزمين والت ديسني مي انديشند. و اگر يك روز موفق به ديدار والت ديسني شوند فكر مي كنند كه شادترين لحظات عمر خود را در حال سپري كردن هستند
مسلمانان به زيارت كعبه مي انديشند . و اگر يك روز موفق شوند به مكه بروند .فكر مي كنند شاد ترين لحظات عمر خود را در حال سپري كردن هستند
بچه ها در سر زمين والت ديسني ماسك شخصيت هاي كارتوني بر چهره مي زنند. تي شرت والت ديسني مي پوشند .و با شوق وافري به دنبال جمعيت مي روند
مسلمانان در مراسم كعبه لباس مخصوص مي پوشند ‘ سر خود را مي تراشند. و حجاب را رعايت مي كنند .و با جمعيت كثيري با خوشحالي همراه مي شوند
بچه ها با چوب واقعي با غولهاي تخيلي مي جنگند
مسلمانان با سنگ واقعي به شيطان خيالي سنگ مي زنند
بچه ها فكر مي كنند سوپر من مردي است كه مي تواند در آسمان پرواز كند
مسلمانان فكر مي كنند كه محمد توانست بر اسب بالداري سوار شود و در آسمان پرواز كند
بچه ها از انجام مراسم لذت مي برند و گاهي با دوست خيالي خود حرف مي زنند
مسلمانان از مراسم عبادي لذت مي برند و به فرشتهُ خيالي سلام مي فرستند
بچه ها فكر مي كنند كه دوستان تخيلي آنها هميشه با آنها هستند حتي در موقع خواب
مسلمانان فكر مي كنند كه آن فرشته هاي خيالي در همه وقت مواظب آنها هستند حتي زمانيكه در حال عشق بازي هستند يا در بيابان سوار شتر هستند
بچه ها فكر مي كنند همهُ بچه هاي خوب با شيريني پاداش داده خواهند شد. و بچه هاي بد با كتك خوردن تنبيه مي شوند
مسلمانان فكر مي كنند روزي حوريان را در بهشت به عنوان پاداش به آنها تقديم خواهند كرد و نا مسلمانان را با آتش جهنم عذاب خواهند داد
با اين همه تفاسير بچه ها روزي بزرگ مي شوند . اما مسلمانان هرگز تغيير نمي كنند

۳۰.۳.۸۷

ایرانیان بی اعتبارترین مردم جهان شناخته شدند









..........

آسوشیتدپرس به نقل از یک مرکز معتبر مطالعاتی در سویس گزارش داده است که اتباع ایرانی - پس از اتباع افغانستان - در زمینه بدست آوردن اجازه سفر به دیگر کشورهای جهان بی اعتبارترین ملت جهان شناخته می شوند. طبق این گزارش مردم کشورهای فنلاند - دانمارک و آمریکا با داشتن اجازه سفر بدون ویزا به 130 کشور جهان معتبرترین و اتباع ایران با داشتن اجازه سفر بدون نیاز به ویزا به 14کشور دنیا بی اعتبارترین اتباع یک کشور در جهان محسوب می شوند . در میان 195 کشور مورد مطالعه ایرانیان رتبه 194 را بدست آورده اند و به این ترتیب بعد از اتباع افغانستان در قعر جدول اعتبار جهانی جای گرفته اند . جالب اینجاست که طبق این لیست اتباع کشورهای قحطی زده ای مانند بورکینافاسو - اتیوپی - سومالی و جیبوتی در جهان به مراتب معتبرتر از مردم ایران هستند .این خبر متعلق به آخرین نتایج تحقیقاتی موسسه هنلی اند پارتنرز در سال گذشته بوده و ظاهرا در ایران انعکاسی نداشته است. لینک

۸.۳.۸۷

تشدید سرکوب آزادی بيان بر روی اينترنت را محکوم مي‌کنیم


گزارشگران بدون مرز دور تازه‌ی سرکوب آزای بیان بر روی اینترنت را از سوی مقامات مسئول ایران محکوم مي‌کند. در ماه جاری دست‌کم ١٤ سایت مدافعان حقوق زنان و وبلاگ های روزنامه نگاران و فعالان مدنی مسدود شده‌ است، وب‌نگاران فمینیست به دادگاه‌ها فراخوانده شده‌اند. نهادهای مختلف حکومتی رسما به شرکت‌های خدمات دهنده اینترنت دستور سانسور می‌دهند.
گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می کند که " سایت‌های اطلاع رسانی در باره اعتراضات کارگران، دانشجویان و زنان یک به یک حذف می شوند. هدف پایان دادن به تصویر "کشور بحران زده" است. دولت احمدی نژاد در پی آماده سازی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است."
در ماه جاری دست کم ١٤ سایت اینترنتی مدافع حقوق زنان مسدود شداست. اکثریت این سایت ها متعلق به حامیان کارزار " یک میلبون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان" در ايران و برخی دیگر سایت ها اطلاع رسانی و وبلاگ های روزنامه نگاران و فعالان مدنی هستند. مسئولان چند شرکت‌های خدمات دهنده اینترنتی که نخواسته‌اند نامشان فاش شود، با تائید خبر دستور برای مسدود سازی سایت های خبر رسانی، به گزارشگران بدون مرز گفتند" این دستوری تازه نیست ما هر روز لیستی از سایت‌ها برای از دسترس خارج کردن انها دریافت می‌کنیم، اما افزایش ارسال دستورات نشان از گسترش موج تازه‌ای سانسور بر روی اینترنت است."
دو وب‌نگار فمینیست
مریم حسین‌خانی و جلوه جواهری در تاریخ ٢٨ اردیبهشت به شعبه ١٣ دادگاه انقلاب احضار شده اند. اتهام هر دو وب‌نگار همکاری با سایت تغيير برای برابری است. جلوه جواهری باید در تاریخ ٢ مرداماه در برابر دادگاه حاضر شود.
در همین شرایط است که وزیر ارتباط و فناوری اطلاعات محمد سلیمانی اعلام کرده است که "پهنای باند ٥٦ کیلو بیت برای مصارف و کاربران اینترنتی خانگی و دانشگاه‌ها حتی برای دانلود کتابهای ٥٠٠ صفحه‌ای مناسب است."
گزارشگران بدون مرز ياد آور مي شود که ايران یکی از سرکوبگر ترین کشورهای خاورمیانه در عرصه اينترنت است و در ليست
کشورهای "دشمنان اينترنت" در جهان قرار دارد. در اين کشور در طي سال گذشته ده‌ها وبلاگ‌نویس و وب‌نگار بازداشت شده‌اند. ایران همچنین در رده بندی آزادی مطبوعات در کشورهای جهان در رده ١٦٦ از میان١٦۹ کشور قرار دارد.
تعداد بسیاری از سایت های اطلاع رسانی در ایران مسدود شده‌اند. این لیست فقط بخشی از این سایت‌ها شامل می‌شود. برخی از این سایت ها تا کنون چندین بار مسدود شده اند.
کانون زنان ايرانی_ کمپین یک میلبون امضا در کالیفرنیا_ مردان برای برابری_ فعالان کمپین در مشهد_ کمپین یک میلیون امضاء در اراک_ کمپین یک میلیون امضاء در اصفهان_ کمپین یک میلیون امضاء در رشت_ کمپین یک میلیون امضاء در زاهدان_ کمپین یک میلیون امضاء در شیراز_ کمپین یک میلیون امضاء در قبرس_ کمپین یک میلیون امضاء در کردستان_ کمپین یک میلیون امضاء در کویت
وبلاگ ها
مسیج علی‌نژاد_ آسیه امینی_ نفيسه زارع كهن_ معصومه ناصری

۲۵.۱.۸۷

چرا حکم اعدام برای اهانت به پیغامبر اسلام و تغییر دین تشدید شد؟



حتما اطلاع دارید که چند ماه پیش لایحه آیین دادرسی كیفری و قانون مجازات اسلامی از سوی قوه‌ی قضائیه به دولت ارسال شد تا به وزیر دادگستری تحویل داده شود.
قانون مجازات اسلامی که اکنون در کشور اجرا می‌شود، مصوب ۱۳۷۰ است و دوره آزمایشی و موقتی اجرای آن ‏توسط مجلس پنجم و ششم تصویب شده است. طرح قانون مجازات اسلامی که به مجلس هفتم ارائه شده به ‏دوره آزمایشی پایان داده و این قانون دائمی مجازات در کشورمان خواهد بود.
چون این لایحه طولانیه، فقط به چند موردش میخوام اشاره کنم، که به این ترتیب است.
در مبحث چهارم مجازات اعدام را برای “سب‌النبی” یعنی توهین به پیامبر و خانواده او تعریف می‌کند.
ماده 1-224 : هر كس پيامبر اسلام را دشنام دهد يا قذف كند،سب‌النبي‎ ‎بوده ومحكوم به حد قتل ‏مي‌شود‎.
‎تبصره- قذف يا دشنام به هريک از ائمه معصومين و يا فاطمه زهرا در حکم سب‎ ‎النبی است‎.‎
مبحث پنجم - مربوط به تعریف مجازات اعدام برای فردی است که پدر یا مادرش مسلمان بوده‌ ولی خودش مسلمان ‏نیست. یعنی بخواهد خود دين خود را انتخاب كند و يا تغيير دين بدهد چنين فردي مرتد مي باشد.
ماده 3-225: مرتد بر دو نوع است: فطري و ملي‎.‎ماده 4-225 : مرتد فطري كسي است كه حداقل يكي از والدين او در حال انعقاد نطفه‎ ‎مسلمان بوده و بعد از ‏بلوغش اظهار اسلام كرده و سپس از اسلام خارج شود‎.‎ماده 5-225: مرتد ملي كسي است كه والدين وي در حال انعقاد نطفه غير مسلمان بوده و‎ ‎بعد از بلوغش به اسلام ‏گرويده و سپس از اسلام خارج و به دين ديگري برگردد‎.‎ماده 6-225: هر گاه کسی که حداقل يکی از والدين او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده‎ ‎بعد از بلوغ بدون آن ‌که ‏تظاهر به اسلام نمايد، اختيار کفر کند درحکم مرتد ملی است‎.‎ماده 7-225 : حد مرتد فطري قتل است‎.‎ماده 8-225 : حد مرتد ملي قتل است؛ اما بعد از قطعيت حکم تا سه روز ارشاد وتوصيه به‎ ‎توبه مي شود و چنان‌که ‏توبه ننمايد، كشته مي‌شود‎ .
ماده 10-225: حد زني كه مرتد شده، اعم از فطري و ملي حبس دايم است و ضمن حبس طبق‎ ‎نظر دادگاه ‏تضييقاتي بر وي اعمال و نيز ارشاد و توصيه به توبه مي‌شود و چنانچه توبه‎ ‎نمايد، بلافاصله آزاد مي‌گردد‎.
حکم “ارتداد” از نظر حقوقی قتل است. ‏
یک نکته اساسی در تعریف اینگونه مجازات‌ها این است که هیچکس نمی‌تواند مانع از اجرای آنها شود.‏

خبر تو قوه قصاییه اینکه، میزان تغییر دین بطور پنهانی در بین جوانان ایرانی شدت پیدا کرده بالخص به دینهای بودایی، بهایی، مسیحی و هندی. اما هنوز فضای مناسب برای علنی شدن وجود نداره به همین ترتیب با ارائه این لایحه، تمامی کسانی که فکر علنی کردن و یا تغییر دین را به سر دارند، را مرعوب می کنند.
اما در مورد اهانت به پیغامبر اسلام و بقیه که حکم اعدام در نظر گرفتند، دو علت وجود داره: در سالهای اخیر دشنام دادن به این افراد بالخص در بازداشتگاههای نیروی انتطامی، دادسراها، زندانها و در بین نوجوانان و جوانان بوفور یافت میشه که آنهم به علت شکنجه در بازداشتگاهها، بی عدالتی در حکم های قضایی، وضعیت اسفبار در زندان ها، و بالاخره وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی و فشار بی نهایت آن بر خانواده، نوجوانان و جوانان که علت همه این مشکلات در دین میبینند و با دشنام دادن، اعتراض می کنند.
بالخص برنامه های صدا و سیما که در بیشتر اوقات به پخش برنامه های عذاداری یا روضه خوانی منتهی میشود، به این واکنشها در داخل منازل منجر شده است.
تمای موارد فوق باعث شده که قوانین سخت گیرانه جدید، ارائه شود
.

فرمانده نیروی انتظامی تهران

















این خبر برای انتشار دراختیار پیک نت قرار گرفته است
سردار سرتیپ پاسدار "زارعی" فرمانده نیروی انتظامی استان تهران و مسئول مستقیم اجرای طرح باصطلاح مقابله با اوباش در یک خانه فساد و در حالیکه با شش زن سرگرم عیش و نوش بود بازداشت شد. این بازداشت بدستور مستقیم آیت الله شاهرودی و از روی سر قاضی مرتضوی دادستان مرکز صورت گرفت و همین مسئله برای 48 ساعت به تند ترین واکنش ها در قوه قضائیه انجامید. از آنجا که شاهرودی حدس می زده قاضی مرتضوی با توجه به رابطه بسیار نزدیکی که با "زارعی" دارد، او را از ماجرای بازداشت مطلع کرده و نجات خواهد داد، طرح بازداشت "زارعی" بدون اطلاع او صورت گرفت. حتی گفته می شود برکناری رئیس دادگاه فرودگاه نیز در همین ارتباط و برای کور کردن پیوندهای وی با مرتضوی و زارعی صورت گرفته است. صدور قرار وثیقه و آزادی زارعی و جلوگیری از پخش خبر به بهانه عدم تضعیف نیروی انتظامی نیز به معنای پایان کشاکش تند بین شاهرودی و مرتضوی نیست و در روزهای اخیر این مسئله در شعب دادگاه ها و دادسرای تهران بر سر زبان قضات و روسای این شعب و دادسراست. در شعبه.... دادگاه های تهران، رئیس دادگاه، رئیس دفتر و حتی منشی دادگاه گفتند که شاهرودی تاکنون یک قدم از مجازات شدید زارعی عقب نشینی نکرده و بیت رهبری هم خواهان اجرای قانون شده است، اما بدون سرو صدا و پس از انتخابات!
مبنای اولیه تحقیقات مردم محلی بوده اند که خانه فساد در آن برپا بوده است. مردم این خانه را بعنوان خانه ای مشکوک معرفی می کنند و روز حمله به این خانه، سردار زارعی در کنار شش زن و دختر و در شرایطی زننده بازداشت می شود.
زنانی که در آن خانه بوده اند نیز بازداشت شده اند و در جریان بازجوئی و تحقیقات گفته اند سردار زارعی از ما خواسته بود لخت شده و دسته جمعی به صف شده و نماز بخوانیم!

۱۷.۱۲.۸۶

چو ایران نباشد تن من مباد

تازشها به تمدنها آغاز شد



جدا از اينکه تمدنها و سرزمينهای ديگر مورد هجوم و تازش قرار گرفت تجاوز به دختران و زنان نيز در مراحل مختلف دنبال شد از قادسيه نخست در هنگام خلافت عمر تا تازش صدام حسين که هم سرزمين ما ويران شد و هم مردم قتل عام شدند و نيز به بانوان و نواميس ما تجاوز شد اين تجاوز تا محاصره کمپ حجاج ايرانی در عربستان سعودی هنگاميکه آقای خمينی دستور تظاهرات را داده بود ادامه يافت و تا به امروز که دختان رعنای ما در سرزمينهای تازی تن فروشی ميکنند اين گونه تجاوزات ادامه دارد
يا ميبايست دين جديد را پذيرفت و يا کشته ميشد
اما اگر دارايی و سرمايه ای در ميان بود، با پرداخت «جزيه» آدمی ميتوانست جانش را حفظ کند و با پرداخت مبالغ هنگفت و نجومی، برخی از خانواده های ثروتمند ايرانی توانستند درجه سيادت و آقايی را برای خودشان بخرند و به عنوان سيد «زاده تازيان» بر ديگر شهروندان و مسلمانان برتری داشته باشند.
هر چند بخشی ديگر از سادات و سيدها، تازی زاده بوده اند!
تازيان در آميزش با ايرانيان سيادت را به فرزندانشان منتقل کرده اند.
در شرايطی که مردم ايران زير فشار پذيرش دين و انديشه ای بودند که از شبه جزيره عربی به آنها تحميل شده بود، بسياری از ايرانيان پاک تبار و انديشمند بر آن شدند تا برای حفظ فرزندان و تبار و جانشان به ظاهر نام و شيوه ای اسلامی داشته باشند، اما در خانه و جمع خويشان مورد اعتماد بر باور کهن اوستايی و زرتشتی خويش پايدار باشند.
ايرانيان بيشماری چنين شرايط و احوالی داشتند و دارند.
امروزه در آستانه هزاره سوم ميلادی و هفتادويکم ميترايی با شرايط ويژه ای که در جهان پديد آمده است، ارتباطات و پيوندها و دستيابی به اطلاعاعات و آگاهيها را آسان نموده و از سويی روزبروز خشونت طلبی و برتری طلبی برخی از اديان و ايدئولوژيها، قتل و کشتارها، آزار و شکنجها بنام دين و انديشه توسط مجامع آزاد جهانی محکوم شده و ميشودو قدرتهای متمدن و انسانهای آزاده از حق گزينش و آزادی انديشه و آئين مردم جهان پشتيبانی ميکنند و از سوی ديگر وابسته به انديشه ها و اديان سياسی خشونت طلب صحراگردان و برخورداربودن از نامهای تازی موجب تبعيض و تحريمهای مردم در سراسر جهان متمدن شده و ميشود، بگونه ايکه ميليونها مسلمان در پی فاجعه يازدهم سپتامبر از شغلهای خود اخراج و بيکار شده اند ... ايرانيان پاکنهاد و نيک انديش، خويشتنداری قرنها را رها کرده و علنا وابستگی خود را به آئين کهن اهورائی، زرتشتی، مهری و ميترائی با سربلندی و افتخار اعلام ميکنند. شايان يادآوريست که بر اساس آيه ۵۲ قرآن در سوره حج، آئين مجوسی که شامل: بودائی، زرتشتی، مانوی، مزدکی، مهری و ميترائی ميشود، دين يکتاپرست و کتابدار اوستا شناسائی شده و هيچکس در هيچيک از کشورهای اسلامی اجازه مزاحمت و آزار پيروان آن آئينها را ندارد!
بدينرو ما: «همبستگی فرهنگ جهانی اوستا- زرتشت » تمامی کسانيکه خود به پذيرش آئين اوستا اعتراف نموده و مواد دوازده گانه را بپذيرند را با آغوش باز پذيرا شده و آنانرا اوستائی زرتشتی شناخته و کارت هويتی آنها را با نامی که خود گزينش خواهند کرد، صادر خواهيم نمود.
گروه پژوهش ما آماده همکاری با تمامی آرياييانی است که از ريشه و بنيان هويت خويش آگاه نيستند، گروه شجره شناسی و آزمون انديشه ای ما اوضاع و احوال و شرايط تمامی درخواست کنندگان را بررسی ميکند





من آريائيم از نسل آفتاب از شهد ماهتاب



آيينی که نه حديث و روايتی در شک و جهل و بی خردی دارد و نه مقيدات و شرعياتی دست و پا گير و خدايش جزعشق و مهر و دوستی نيست و پيامبرش تو هستی و فرزندان تو و در سه کلمه نيکی در پندار و گفتار و کردار و دوازده فرمان خلاصه ميشود
مهربان ياران با سرفرازی و افتخار به جهانيان بگوئيد که اوستايی وزرتشتی هستيداز ايران رنگارنگ و عراق و اسرائيل و افغانستان و تاجيکستان تا کردستان بزرگ و سرسبز و آتورپات و سيستان و بلوچستان سوخته تا ارمنستان و ديگر ستانهای جهان تا اروپا و آفريقا و آمريکا و چين ما اوستايی وزرتشتی هستيم بس است تقيه و خويشتنداری و همرنگ جماعت خشن و نادان و خودپسند شدن سالها پس از درگذشت پيامبر اسلام، تازيان که در هنگامه وجود پيامبرشان توانسته بودند بر تمامی قبايل و روستاهای شبه جزيره عربی چيره شوند، بر آن شدند تا با يورش به کشورهای همسايه، قدرت و ثروتشان را افزايش دهند. همچنين آنان به پيامبر قدرت و وحدت آفرينشان در لحظات پايانی زندگيش ارج و احترامی نگذاشتند. آنگاه که او در بستر مرگ از خويشان و يارانش خواست تا برايش برگی و قلمی بياورند تا او سفارش و وصيت خود را بنويسد، يارانش گفتند که او ديوانه شده و هذيان ميگويد. همچنين وقتيکه از جهان رفت، همه پيروانش پيکر او را رها کرده و به جنگ و دعوای خلافت او سرگرم شدند و برای دفنش کسی جز داماد و دخترش نبود. اين بی مهری تازيان گريبان شخصيتی را گرفته بود که همه داشت و نداشت تازيان از او آمده بود

۵.۱۲.۸۶

قرن 21 و "بربریت در ایران


تصویر چاپ شده در روزنامه
B.Z برلین (24 اوت 2007)

چندی پیش در یکی از روزنامه های پرخواننده آلمانی چاپ برلین، مقاله مصوری از شلاق خوردن یک جوان 25 ساله ایرانی تحت عنوان " بربریت در ایران" به چاپ رسید.
همانطور که در تصویر دیده میشود مامور اجرای حکم با قدرت وخشونت هر چه تمام تر درحال نواختن ضربات شلاق بر پشت قربانی است و در اطراف نیز عده ای نظاره گر این صحنه دلخراش هستند که مایه شرمساری است.
اجرای مجازات های مخوف و تاریخ مصرف گذشته اسلامی در قرن بیست و یکم، که به خصوص از زمان روی کار آمدن دولت پادگانی ِ احمدی نژاد در ایران اوج تازه ای گرفته، متاسفانه چهره ای کریه و زشت از وضعیت کشورمان در نزد افکار عمومی جهان و رسانه های بین المللی برجای گذاشته، تا جایی که در برخی روزنامه های آلمانی عنوان "بربریت" به آنچه که در ایران می گذرد نسبت داده شده است. پیش از آن نیز بارها و بارها در تلویزیونهای اروپایی فیلمهای سنگسار، اعدام در ملا عام و دیگر مجازاتهای وحشیانه و قرون وسطایی در ایران به نمایش گذاشته شده است که تاثیر ناخوشایندی از چهره ایران و ایرانی بر ذهن تماشاگر برجای می گذارد. متاسفانه نظام حاکم بر ایران کوچکترین اهمیتی نسبت به حیثیت و اعتبار ایرانیان در جامعه بین المللی نمی دهد و برایش مهم نیست که جهانیان چگونه در مورد یک ملت بزرگ با پیشینه تاریخی و فرهنگی درخشان قضاوت خواهند کرد. در واقع آنچه که برای رژیم اسلامی اهمیت دارد، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و نشان دادن چنگال تیز حکومت برای سرکوب و شکنجه است.
جمهوری اسلامی بی اعتنا به تمام میثاقهای بین المللی حقوق بشر که به امضاء رسانده، به نقض حقوق بشر و زیر پای گذاشتن حقوق انسانی در ایران به شدت تمام ادامه می دهد و هر روز بر دامنه آن می افزاید. اعدامهای بی سابقه کودکان و نو جوانان، اعدامهای فله ای در خیابانها در برابر چشم زنان و کودکان، اجرای دوباره سنگسار(در تاکستان قزوین)، برخورد خشن و غیر انسانی با کسانی که آنها را اراذل و اوباش می نامد، برخورد فیزیکی و شرم آور با زنان و دختران ایرانی و کتک زدن و خونین کردن چهره آنان به بهانه مضحک " مبارزه با بد حجابی!!" و ضرب وشتم جوانان به خاطر نوع لباس و مدل موی آنان، تنها مواردی از نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران هستند. ادامه وضعیت وخامت بار کنونی، بسیار نگران کننده است و لطمات جبران ناپذیری بر پیکرهء جامعه ایران و حیثیت ملی ما در جهان خواهد گذاشت.
اما هدف از سختگیریهای وحشتناک اخیر و بازگشت به وضعیت سالهای اولیه انقلاب چیست؟!! همگان می دانند که جمهوری اسلامی در پرونده اتمی خود دچار مخمصه شدید شده و تحت فشار جامعه بین المللی و به خصوص شورای امنیت سازمان ملل برای متوقف کردن فعالیتهای هسته ای قرار دارد و دو قطعنامه اخیر شورای امنیت با اینکه حاوی تحریمهای ضعیف و محدود بوده اند، تاثیر چشمگیری بر اقتصاد شکننده و بیمار ایران گذاشته و این اقتصاد آشفته و متزلزل، توانایی مقابله با دور سوم تحریمها که بسیار شدیدتر ازقبل خواهد بود را ندارد.
در حالی که احمدی نژاد، رییس جمهور منتصب ولی فقیه، قطعنامه های شورای امنیت را کاغذپاره می خواند، وحشت به تصویب رسیدن قطعنامه سوم در شورای امنیت و فرود آمدن ضربه ای کاری و مهلک بر نظام مالی و اقتصادی کشور و عواقب غیر قابل تصور آن، جمهوری اسلامی را سخت به وحشت انداخته است، که ترس از شورش ها و اعتراضات گسترده داخلی بخش عمده ای از این وحشت است. رژیم اسلامی برای انحراف افکار عمومی در داخل و جلوگیری از گسترش نارضایی ها و ایجاد رعب و وحشت درمیان مردم که مبادا لب به اعتراض بگشایند و عطای "این حق مسلم!" را به لقایش ببخشند و در برابر سیاستهای مخرب و ویرانگر حکومت سر بلند کنند، به سرکوب و قلع و قمع مردم و زهره چشم گرفتن از آنان پرداخته است که اگر کسی به فکر اعتراض و ایستادگی در برابر حاکمیت افتاد، با به خاطر آوردن خشونت افسار گسیخته رژیم در سرکوب و شکنجه، جرات بروز مخالفت به خود راه ندهد. ولی مسلماً این سیاست راه به جایی نخواهد برد و در دراز مدت نه تنها کمکی به جمهوری اسلامی نخواهد کرد، بلکه بر شکاف میان ملت و حاکمیت خواهد افزود و مردم ِ سرخورده ای که روزی در پرونده اتمی ایران شاید پشتیبان سیاستهای هسته ای دولت بودند، پشت حکومت را خالی خواهند کرد و رژیم ِ شکنجه گر و خشونت طلب را بیش از پیش در برابر ائتلاف جهانی تنها خواهند گذارد.
در این اثنا، سیاستهایی که جمهوری اسلامی برای ایجاد جوّ رعب و وحشت در پیش گرفته است، در نزد افکار عمومی دنیا، لقب " بربریت" گرفته و این برای سرزمینی که مهد تمدن و فرهنگ بوده و اولین منشور مکتوب حقوق بشر را به جهانیان عرضه داشته است، بسی جای تاسف و شرمساری است.

۲۲.۱۰.۸۶

آغاز تحولی جدید


بیست و هفت سال از انقلاب ایران میگذرد. انقلابی که صد سال کشور را به عقب برگرداند. به راستی بر ما چه گذشت بیست و هفت سال دگرگونی شاید بله یا خیر. اما از این زمان که بگذریم و خاطرات بیست و هفت ساله انقلاب ایران را ورق بزنیم شاهد شاهکارهایی میشویم که مو رابر بدن انسان راست میکند...
با رفتن شاه از ایران پدیده ایی بنام خمینی گرایی بوجود آمد بتی که مردم نشناخته ستایشش میکردند. با شروع جنگ در ایران خون خواری این بت محبوب شکوفا کرد. او فقط خود را دوست داشت و بفکر انتقام بود. به همین خاطر خمینی تمام احزاب فعال سیاسی که در روند انقلاب نقش بسزایی در روی کار آمدن خمینی را داشتند با حس زنگ خطری یک به یک ازجلوی پا برداشت. تمامی این اقدامات از قبل محاسبه و روی آن کار شده بود...
خمینی با فرمانی تاریخی سپاه پاسداران را تشکیل داد که به رویایی که از قبل در سر داشت برسد البته فقط بخاطر سرکوب مردم و سیاسیون داخل کشور. او فقط تشنه خون ریزی بود و بس. با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب... وزارت اطلاعات... مجلس خبرگان و غیره قدرت او را به هیولایی تبدیل کرد که در شاهنامه فردوسی بنام ( اکوان دیو مشهور است) دستگیریها آغازگردید و زندانها مملو ازافرادی شد که زندگی خود را وقف آزادی ایران کرده بودند و بر ضد خمینی خون خوار مبارزه می کردند و اما چه بر سر زنان و مردانی که در زندانها اسیر این جلادان حکومتی بود آمد. با اقدام به شروع شکنجه و تجاوز به دختران و زنان آزاده ایرانی در سیاه چالهای مخوف حکومت خمینی قوت تازهایی در وجودش احساس کرد و با حکم تاریخی او در تابستانی گرم و داغ دسته دسته از فرزندان عزیز میهن را به بیدادگاهای مرگ کشاند و خون پاکشان را برزمین جاری کرد. هر قشری که دم از آزادی و دموکراسی و یا مخالفت با حکومت را میزد از دیدگاه او منافق و محارب با خدا بود یا باید توبه میکرد و یا باید بدستور او که جانشین خداوند در روی زمین بوداعدام میشد. این حکم شرعی بود و هیچ راه برگشتی را به همراه نداشت.
چه پدران و مادرانی که داغ فرزندان عزیز خود را دیداند که در بیدادگاههای خمینی جلاداعدم شدند. خمینی آنها را سیاه پوش کرد و حتی اجازه نداد که آنها بخاطراز دست دادن عزیزانشان مجلس ختم بگیرند. خانوادههای بسیاری به خاطر غم از دست دادن عزیزانشان بجای اشک از چشمانشان سیلاب خون جاری بود. این بت آغشته بخون قبرستانها را از پیکر شریف ترین انسانها که فقط جرمشان برای رهایی از بند دیکتاتوری قرن خمینی ستمگر بود آباد کرد. خمینی از نوشیدن جامهای خون پاکترین انسانها که بدست کثیفش ریخته شده بود سرمست و سر کیف بود. خمینی عاقبت به درک واصل گردید و با کوله باری از اعدام و خون ریزی و جنایت که تاریخ در موردش قضاوت خواهد کرد در جایگاه دوزخیان قرار گرفت. او با مرگش دل داغ دیده پدران و مادران را کمی تسلی بخشید اما باید منتظر دادگاه عدل الهی باشد.
واقعاً بر ما چه گذشت؟
از خمینی چه باقی ماند؟ بت کرده ایی در نزدیکی بهشت زهرا که با دیدن آن منظره شوم و سیاه بیاد عزیزانی می افتی که جان خود را فقط در راه آزادی فدا کردند. جایگاهت گنبدی دارد طلایی که از جاری شدن خونهای فرزندان عزیز ایرانی ساخته شده است.جانشینانت باید جواب این همه جنایت را در آینده ایی نه چندان دور پس بدهند. طلوع آزادی نزدیک است بر ما چه گذشت؟

خط فقر در ایران ۱۳ درصد افزایش یافته است



در حالیکه چندی پیش وزیر رفاه ایران اعلام کرده بود در این کشور 'جمعیت زیر خط فقر مطلق وجود ندارد'، یک نماینده مجلس ایران گفته شمار افرادی که زیر خط فقر زندگی می کنند، در ایران ۱۳ درصد افزایش یافته است.
خبرگزاری نیمه رسمی فارس به نقل از موثی الرضا ثروتی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس ایران، نوشته که در حال حاضر حدود ۱۲ میلیون نفر در ایران زیر خط فقر هستند و برای ۲ میلیون ایرانی این خط فقر مطلق است.
به باور برخی ناظربا لحاظ کردن عدم افزایش مستمری مدد جویان و نرخ سالانه تورم پیش بینی شده شاید، تعداد افراد زیر خط فقر بیش از این باشد.
بر اساس اعلام وزارت رفاه خط فقر در شهر تهران برای یک خانواده چهار نفری ۴۰۰ هزار تومان و در شهرهای دیگر ۳۰۰ هزار تومان تعیین شده است. این در حالی است که حداقل دستمزد یک کارگر غیرمتخصص حدود ۱۸۰ هزار تومان در ماه است.

به گفته اقای ثروتی مستمری مدد جویان تحت پوشش نهادهای حمایتی متناسب با افزایش هزینه ها اضافه نشده است. بنا به گزارش ها، در حال حاضر یک خانواده پنج نفری تحت پوشش کمیته امداد فقط ۵۴ هزار توان دریافت می کنند که کفاف زندگی آنها را نمی دهد.
با توجه به اینکه تعداد زیادی از کارمندان دولت ایران هم کمتر از ۳۰۰ هزار تومان در ماه دریافت می کنند، می توان گفت کسر قابل توجهی


قتل و جنایات رژیم آخوندی در بلوچستان همچنان ادامه دارد



قتل و جنایات رژیم آخوندی در بلوچستان همچنان ادامه داردآقای عبدالله شه بخش كه در محور زابل ؛ زاهدان بدست نیروهای رژیم كشته شد ، حكومت اعلام كرد وی شرور سابقه داري بوده است که در درگيري كشته شده و مقادیری اسلحه نیزاز اوبر جای مانده بود نیزضبط شده است و تعدادي هم ازافراد همراه وی را هم دستگير كرده اند ، به طور كامل اين مسئله به شكل عنوان شده دروغ محض بوده است ।
قضیه از این قرار بوده كه يك فرد زابلي كه با عبدالله دوست بوده به موبايلش زنگ مي زند و مي گويد كه با تو كاری فوري دارم و بايد تو را ببينم ، عبدالله از سر دوستی به او مي گويد اگر پولي چيزي لازم داري من برايت مي فرستم و اگر دعوائي هم كرده اي بچه ها را براي كمكت مي فرستم ولي خودم كار دارم و نمی توانم بیایم اما دوست زابلي او اصرار مي كند كه نه خودت را شخصا كار دارم وبايد حتما ببينمت واصرار زياد او باعث مي شود تا مرحوم عبدالله قبول كند .آنها در يك پاركينگ بين راهي در مسير جاده زابل زاهدان قرار ديدار مي گذارند.
( البته ناگفته نماند كه رفيق زابلي مرحوم عبدالله شه بخش ازافراد نيروهاي مرصاد هم بوده است ) كه عبدالله بهمراه راننده اش ويكي از بستگان نزديكش بر سر قرار مي رود . راننده عبداله مي گويد تا شما كارتان تمام مي شود من مي روم بنزين بزنم و عبداله و دوست همراهش كمي پائين تر از پاركينگ سر قرارگاه مي روند ، مي بينند كه آن فرد زابلي با شخص ديگری كه صورتش کاملا بسته است منتظرشان هستند .
عبدالله بخاطر حس اعتماد به دوست زابلی خود ، به دوست همراهش مي گويد تو نيا من ميروم و بر می گردم و بسوی آنها راه مي افتد وقتي که به آنها نزدیک می شود ، در یک لحظه صداي رگبارگلوله بلند مي شود . همراه عبدالله که منتظر باز گشت وی بوده است با شنیدن صدای رگبار گلوله ، متوجه اصابت گلوله ها به او و در خون غلطیدن وی می شود . فرد مذبور با مشاهده اوضاع راه فرارر را بر قرار ترجیح می دهد وخودش را به جاده مي رساند در همین حال راننده عبداله با ماشین فرا می رسد و هر دو به این صورت از مهلکه جان سالم بدر می برند.
آنها در حین فرار با ماشین ، متوجه می شوند كه تعداد 30 تا 40 نفر مامور از پشت تپه ها كه قبلا آنجا مخفی شده بودند به سمت جنازه در حرکت هستند . بدین طریق مشخص مي شود كه اين يك نقشه برنامه ريزي شده بوده که متعاقب قتل عبداله باین شیوه ، نيروي انتظامي واطلاعات اعلام مي كنند كه يكي از سركردگان اشرار را به همراه تعدادي از نيروهاش در درگيري كشته ودستگير نموده اند ومقاديري اسلحه ومهمات در درگيري از آنها كشف و ضبط نموده اند . متاسفانه بعلت دروغ پردازیهای رژیم و عوامل سرکوبگرش ، حقایق به مردم وارونه گذارش می شود و رژیم جنایات خود را دربلوچستان تحت نام امنیت وثبات برای مردم بلوچ ! به شیوه های غیرانسانی وبلوچ ستیزی همچنان ادامه می دهد.