۸.۱۰.۸۶

آخوند چیست؟



آخوند چیست؟

آخوند در اصل یعنی مرضهای روانی درس آخوندی یعنی کور کردن مردم و جوانان।
آخوند چیست؟
آخوند موجودیست که بجای استفاده از عقل از دهن استفاده میکند یعنی مطابق است با خر البته میان خر و آخوند یک چیز خیلی کوچک وجود دارد آنهم آخوند مثل انسان میخورد و میخوابد اما عر عر کردنشان هم شبیه است.
آخوند موجودیست مریض و روانی که به همه چیز حسادت نشان میدهد دوست ندارد شادی و خوشی مردم را به بیند.
آخوند موجودیست کاملأ خطرناک که تشنه به خون و کیسه ی گنده و تشنه سکس و موجودیست که تمام جامعه بشری را به مخاطره انداخته است.
آخوند موجودیست خطرناک که تولید کنند انواع هروئین و تریاک مباشد.
آخوند موجودی است فساد و دائم به فکر سکس هستند
یعنی همیشه گمانه زنی میکنند خیال میکنند همه زنان دنیا فاسد هستند و باید مسائل جنسی با آنها داشت.
آخوند میکروبی است که سرتاسر جامعه بشری را به مخاطره میاندازد.
آخوند تولید کنند ترور و وحشت است در جامعه.
آخوند میمون نیست اما از میمون کمی پیش قدمتر است.
آخوند موجدی گرسنه و تشنه بخون انسانها است از شادی و خوشی انسانها به وحشت می افتند.
آخوند موجودی است که در محیط های آلوده به فساد و ناآگاهی رشد مینماید و شکل ظاهری آن شباهتی نزدیک به انسان دارد .ولی روی کله شان مقدار زیادی پارچه سفید یا سیاه قرار گرفته؛ آنها هم مانند انسانها روی دو پا راه میروند .اما صورتشان با انسانها فرق دارد بدین ترتیب که صورت آنها پوشیده ازموهای زبر و دراز است! همچنین طرز پوشش آنها هم با آدمها کاملا متفاوت است ! چنانکه دارای جیبی بسیار بزرگ هستند که گنجایش مقادیر بسیار بسیار زیاد پول وثروت را دارد ! همچنین طرز صحبت کردن آنها نیز با آدمها فرق فراوان دارد ، آنها با زبانی صحبت مینمایند که گویا متعلق به دوران ماقبل تاریخ است . دارای اشتهایی سیری ناپذیری هستند .چنانکه هرگز و به هیچ وسیله ای سیر نمی شوند! و از دیدن خون به وجد می آیند ! تفاوت دیگری که با انسانها دارند این است که : انسان برای انجام کاری از دست و مغز استفاده مینماید ولی آخوند برای این کار تنها از دهانش بهره میجوید !از گریه وناراحتی دیگران به غایت لذت میبرد ، و برعکس شادی و خوشبختی انسان آنها را ناراحت مینماید !آخوند به هرآنچه مثل خودش نیست حمله مینماید .و در صدد نابودی آن برمی آید ! ومیخواهد همیشه هم خود را حق به جانب نشان دهد
انواع آخوند : آخوندها انواع مختلف دارند که همگی در صدد کسب قدرت هستند ! و چون به آن دست یابند به خطرناکترین موجود کره زمین تبدیل میشوند . نمونه بارز آن آخوندهای ایران میباشند .
امام :نوعی از آخوند است که خود را از تمامی کاینات برترمیپندارد تقریبا همطراز خدا ! ونیز بری ازهر گونه خطا میداند .
آیت الله : آخوندی است که حسرت امامت دارد ! و یک پنجم دارایی مردم را تصاحب مینماید !
حجت السلام : آخوندی است که دلالت بر حقانیت اسلام مینماید ! نوع کوسه ای آن از کوسه هم خطرناکتراست!
مرجع تقلید : نوعی از آخوند است که با میمونها سر و کار داردو مثل میمونها میباشند !
آخوندک : نوعی از آخوند است که دوران دگردیسی آن هنوز کامل نشده است !

پوشش زنان


!
موضوع اطلاعیه (بخش پزشکی) در پاسخ به تبلیغات ابلهانه نیروی ضدی مردمی و ضد زن رژیم آخوندی در باره پوشش زنان.
در یک نوشته توسط نیروی ضد مردمی ضد زن انتظامی آمده است که روانشناسان میگویند افرادی که از پوشش نامناسب و آرایشهای تند و زننده استفاده میکنند دارای اختلال شخصیت هستند. اما خود رهبران رژیم دارای بدترین اختلالات شخصیتی بوده و هستند. و اگر چنانچه روانشناسی چنین اظهارت احمقانه ای نموده باشد او یک احمق و بی مخ مثل ملاهای بی مخ میباشد.
سئوال کدام روانشنانس چنین اظهاراتی بی پایه و اساس و دور از واقعیت بیان نموده است؟
هیچ روانشانسی در باره نوع پوشش اظهار نظر نکرده است بلکه در باره مرتب بودن انسان اظهار نظر نموده اند.
پوشش یک نوع زینت است که هر انسانی دوست دارد کمی از بدنش پیدا شود برای جلب توجه دیگران یعنی پسران هیکلشان نشان میدهند و دختران هم اندامشان این برای جلب توجه است.
اما در ایران آخوند زده سرکوب و خفغان به حدی است که تمامی جوانان عزیز را از همه چیز محروم نموده است و فقط برای جوانان مواد مخدر را آزاد نموده اند آخوندهای تجار موادمخدری.
برای مثال یک نفر که به تازگی از ایران به سوئد آمده است با من حرف زد و گفت در ایران ما برای دیدن حتی دست زنان خیلی زحمت است بر همین اساس است که مردم به همه چیز حساسیت نشان میدهند.
به نظر بنده که در باره روانشانسی مطالعه میکنم و نزدیک به 15 کتاب از زبان انگلیسی و سوئدی به فارسی ترجمه نموده ام به هیچ عنوان چنین اظهاراتی را نشنیده ام این شاید روانیهای دیوانه ملاهای احمق چنین اظهار نظری کرده باشند.

خود آنهای که به نوع پوشش دختران و یا پسران واکنش نشان میدهند در اصل
روانی هستند این افراد هنگامی که میبیند که دختران و پسران پوشش دلخواه آنان را ندارند دچار اختلالات هیستریکی میشوند و به جوانان حمله میکنند.
در این باره که زنانی که رو سری بر سر دارند در هوای تابستان بیشتر مبتلا به عفونت مغزی میشوند به سبب نبودن هوای کافی و خفه کردن موهای سر و خود سر انسان.
روسری باز میتواند ذهن را کندتر کند به سبب نبودن هوا و وارد نشدن هوا و بدن انسان به هوای آزاد خیلی نیاز مند است به آفتاب خصوصأ آفتاب خیلی مؤثر است برای مغز باید سر انسان آفتاب بخورد تا ذهن آزادتر و بهتر کارکند.
باز روسری میتواند سطح هشیاری را کند و دچار اختلال کند چرا چون در فسل تابستان زنان و مردان برای سلامتی خویش از لباسهای تابستانی و نازک استفاده میکنند تا تمامی اعضای بدنشان ویتامین خورشید را دریافت کنند بخصوص مغز خیلی حساس است در این باره.
دوم هم مشکلات طاقت فرسائی اقتصادی و اجتماعی امروز حاکم بر ایران خیلی سخت است باز مردم در این باره فکرش کنند چرا چون مردم به خاطر نداری و گرانی و بدست آوردن نان ذهنشان از کارکرد طبیعی افتاده است.
چه کسانی سبب شده اند که چنین بشود در ایران خوب این معلوم است رژیم و سردمداران آن.

۱۵.۸.۸۶

دانشجويي که در خطر شکنجه وحشيانه قرار دارد


آقاي علي عزيزي نايب دبير ، دبير واحد تشکيلات و عضو شوراي مرکزي انجمن اسلامي پلي تکنيک (85 - 86 ) نايب دبير دفتر تحکيم وحدت (85 - 86 ) در تير ماه 86 پس از بازداشت اعضاي شوراي مرکزي تحکيم تحت تعقيب قرار گرفت اما وزارت اطلاعات موفق به دستگيري اش نشد .در ترم اول 85 - 86 به يک ترم تعليق محکوم و به دانشگاه ممنوع الورود شد در ترم دوم 85 - 86 با شکايت عليرضا رهايي رئيس منتصب دانشگاه به دادسراي کارکنان دولت احضار گرديد ( به خاطر تجمعات ارديبهشت ماه در اعتراض به بازداشت دانشجويان ) پس از تجمع مهر ماه پلي تکنيک در اعتراض به محکوميت سه دانشجوي بازداشتي ، مجددا با شکايت رئيس دانشگاه براي دومين بار به دادسراي کارکنان دولت احضار شد .قبل از تجمع مهر ماه دانشگاه تهران در تماس وزارت اطلاعات با اعضاي شوراي مرکزي تحکيم علي عزيزي تهديد شده بود که اگر در دانشگاه تهران اقدامي انجام دهد شديدا با وي برخورد خواهد شد ، چرا که اين برنامه اعاده حيثيت از احمدي نژاد بعد از افتضاح دانشگاه کلمبياي امريکاست با اين حال علي عزيزي در آن تجمع و اعتراضات نقش محوري داشت و براي تلافي آن شديدا تحت تعقيب بود .يک شنبه 13/8/86 نيروهاي وزارت اطلاعات با شکستن درب منزل به آپارتمان آنها حجوم برده با شکستن شيشه و باز کردن درب از داخل ، وارد آپارتمان مي شوند و با تهديد اسلحه وي را بازداشت و تمامي وسايل منزل را با خود بردند و هيچگونه توضيحي در مورد علت بازداشت و يا مکاني که علي عزيزي را در آن منتقل و نگهداري مي کنند نداده است با توجه به تهديدات مستقيم تلفني علي عزيزي تهديدات بازجويان دانشگاه پلي تکنيک در مورد اينکه علي عزيزي را شديدا تنبيح خواهند کرد و اينکه وي را در رسوا کردن پروژه جعل نشريات دانشجويي پلي تکنيک و شکست خوردن نمايش احمدي نژاد در دانشگاه تهران مقصر مي دانند وضعيت وي شديدا نگران کننده مي باشد و ممکن است که او را تحت شکنجه هاي مختلف قرار بدهند .فعالان حقوق بشر در ايران موج جديد سرکوب دانشجويان را شديدا محکوم مي کند و از سازمان هاي حقوق بشري براي نجات جان آقاي علي عزيزي استمداد مي طلبد او ممکن است در زندان مورد غضب مامورين وزارت اطلاعات قرار گيرد

۷.۸.۸۶

بازداشت هموطنان مسيحي در آستانه ميلاد مسيح


بنا بر گزارشات رسيده وزارت اطلاعات در يک اقدام سرکوب گرانه در آستانه کريسمس تعداد زيادي از هموطنان مسيحي را دستگير و بازداشت نموده است. طي روز يک شنبه 19/9/85 تعداد زيادي از هموطنان مسيحي در شهر هاي مختلف ايران از جمله تهران ، کرج ، رشت بازداشت گرديده اند و وزارت اطلاعات آنها را تحت فشار قرار داده است تا از اجراي مراسم مذهبي خودداري کنند. همچنين به منازل تعداد زيادي از مسيحيان يورش برده و کتاب هاي مذهبي ، سي دي ها و عکس هاي آنها را ضبط نموده است. اسامي تعدادي از بازداشت شد گان که در پي يورش وزارت اطلاعات به محل هاي اجراي مراسم مذهبي دستگير شده اند به قرار زير مي باشند . 1- خانم شيرين صادق خانجاني ، از اعضاي کليسايي در تهران 2- آقاي بهروز صادق خانجاني ، از اعضاي کليسايي در تهران 3- آقاي حميد رضا طلوعي نيا ، از اعضاي کليسايي در تهران4- آقاي بهنام ايراني ، از اعضاي کليسايي در کرج 5- آقاي بهمن ايراني ، از اعضاي کليسايي در کرج 6- آقاي شاهين تقي زاده ، از اعضاي کليسايي در رشت ، داراي يک فرزند 4 ساله 7- آقاي يوسف نور خاني ، از اعضاي کليسايي در رشت ، داراي دو فرزند 8- آقاي ماتياس حق نژاد ، از اعضاي کليساي رشت ، دستگيري در روز سه شنبه ، طي روز گذشته آزاد شد9 - آقاي پرويز خلج زماني ،از اعضاي کليسايي در رشت ، داراي يک فرزند 3 ساله 10- آقاي محمد بلياد ، از اعضاي کليسايي در رشت 11- آقاي پيمان سالا روند ، سهراب صيادي 12- آقايان داود و امين از اعضاي کليساي رشت آزاد شدند.


يوسف نور خاني - شاهين تقي زاده - پرويز خلج زماني - بهروز صادق خانجاني - بهنام ايرانيدر پي بازداشت هموطنان مسيحي از کليساي رشت خانواده هاي آنها نسبت به اين مسئله با تجمع در مقابل دادگستري رشت اعتراض نمودند و خواهان اطلاع يافتن از وضعيت عزيزان خود شدند که با برخورد اهانت آميز و خشن وزارت اطلاعات روبرو گرديدند . مامورين وزارت اطلاعات آنها را تهديد نمودند که در صورت ادامه دادن به اعتراضات بازداشت خواهند شد و همچنين روي آنها فشار مي آورد که مراسم مذهبي خود را برگزار نکنند. در آستانه ميلاد حضرت مسيح ، فشار ها و دستگيري ها شدت يافته و همچنان ادامه دارد. از سوي ديگر آقاي شاهين تقي زاده که داراي مدرک کارشناسي نساجي مي باشد به دليل اعتقادات مذهبي از کار اخراج گرديده است . و اخيرا وزارت اطلاعات از اقليت هاي مذهبي که مراسم مذهبي خود را در کليساي رشت به جا مي آورند خواسته است کپي مدارک شناسايي خودشان را به وزارت اطلاعات تحويل دهند. فعالان حقوق بشر در ايران از تمامي سازمان هاي حقوق بشري و بين المللي مي خواهد که فشار ها و دستگيري ها عليه اقليت هاي مذهبي در ايران را محکوم کنند و خواهان آزادي بي قيد و شرط افراد دستگير شده شوند . رونوشت به عفو بين الملل ديدبان حقوق بشر شوراي حقوق بشر

۴.۸.۸۶

فاکس نیوز و احمدی نژاد


شبکه آمریکایی فاکس نیوز که سخنرانی رئیس جمهوری ایران در دانشگاه کلمبیا را بطور کامل و زنده پخش کرد، به صراحت مخالف این برنامه بود. چه پیش و چه پس از پخش این شبکه به روشنی به این دلیل که محمود احمدی نژاد رئیس دولتی است که توسط آمریکا جزو فهرست حامیان تروریسم قرار گرفته با دادن تریبون به او در دانشگاه معتبر و معروف کلمبیا مخالفت می کرد. جان بولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل بعد از سخنان آقای احمدی نژاد به مجری برنامه گفت که "با اجازه دادن به احمدی نژاد برای سخنرانی در دانشگاه کلمبیا به او مشروعیت داده شده است". نکته جالب، گزارش زنده خبرنگار فاکس از مقابل دانشگاه بود. خبرنگار فاکس گفت که آقای احمدی نژاد چون از در دیگری وارد شد مخالفان برنامه اش را ندید. اما وقتی با دو نفر از دانشجویانی که قاعدتا می بایست جزو مخالفان باشند و دورش جمع شده بودند صحبت کرد، هر دو آنها گفتند به رغم مخالفتشان با دیدگاه های رئیس جمهور ایران، موافق دعوت از او هستند. یکی دیگر از دانشجویان نیز مرتبا به استدلال های مجری برنامه پاسخ می داد که "یکی از ارزش های ما در آمریکا، بحث و گفتگوست و ما این فرصت را برای بحث با احمدی نژاد فراهم کردیم". به باور این دانشجو "به احمدی نژاد فرصتی برای مونولوگ داده نشد بلکه او وارد دیالوگ شد". این دانشجو از جمله به سخنان شدیدالحن لی بورینگر، رئیس دانشگاه کلمبیا، اشاره کرد که چگونه احمدی نژاد را مورد سوال قرار داده است. مجری شبکه فاکس البته اصرار داشت که با این کار به آمریکائیان توهین شده و انتظار می رود برخی خانواده ها از ثبت نام در این دانشگاه خودداری کنند. حضور دانشجویان یهودی چه در محل سخنرانی و چه در اجتماعات اطراف دانشگاه نیز چشمگیر بود.

۲۷.۷.۸۶

افزايش شمار اعدام ها برای ايجاد ارعاب و وحشت


راديو فردا بر اساس گزارش ماهانه فعالين ايرانى مدافع حقوق بشر در اروپا و آمريکاى شمالى اعدام، دستگيري، بازجويى و شکنجه فعالان سياسي، دانشجويى و ناراضيان افزايش يافته است. فعالين حقوق بشر در گزارش خود به نقل از کارشناس مسائل ايران در سازمان عفو بين الملل به بيش از 108 مورد اعدام در نه ماه گذشته در ايران اشاره مى کنند. عزت مصلى نژاد، کارشناس عاليرتبه سازمان کانادايى دفاع از قربانيان شکنجه در مصاحبه با راديو فردا می گويد: در رژيمى که بنيادش بر قانون قصاص: ديدگاه تلافى جويانه، انتقام جويانه، کينه کور، گذاشته شده، هيچ وقت جايى براى لغو مجازات اعدام متاسفانه نيست. برای لغو مجازات اعدام در ايران بايد براى احقاق حقوق مردم براى دموکراسي، براى اين که اين رژيم جاى خود را به يک رژيم دموکراتيک و مردمى بدهد، تلاش کنيم. بر اساس گزارش رسمى سازمان عفو بين الملل 108 مورد حکم اعدام در نه ماه گذشته در ايران به اجرا در آمده است. يک کارشناس ايرانى کانادايى مبارزه با شکنجه مى گويد: مجازات اعدام شيوه حکومتهاى ستمگرى است که با اعدام افراد جو رعب و حشت را پديد مى آورند تا ناراضيان خود را به سکوت وادارند. بر اساس گزارش ماهانه فعالين ايرانى مدافع حقوق بشر در اروپا و آمريکاى شمالى که به موارد نقض حقوق بشر در ايران اشاره کرده اند، اعدام، دستگيري، بازجويى و شکنجه فعالان سياسي، دانشجويى و ناراضيان افزايش يافته است. فعالين حقوق بشر در گزارش خود به نقل از کارشناس مسائل ايران در سازمان عفو بين الملل به بيش از 108 مورد اعدام در نه ماه گذشته در ايران اشاره مى کنند. با توجه به افزايش آمار اعدام شهروندان ايرانى با عزت مصلى نژاد، کارشناس عاليرتبه سازمان کانادايى دفاع از قربانيان شکنجه گفتگويى انجام دادم. آقاى مصلى نژاد در مورد مجازات اعدام در کشورهاى مختلف و روند رو به افزايش آن مى گويد: عزت مصلى نژاد: متاسفانه رژيمهاى جبار هميشه از اعدام به عنوان يک وسيله اى براى ارعاب مردم و ايجاد وحشت در جامعه استفاده مى کنند. معمولا حکم اعدام وسيله اى است براى سرکوب مخالفين سياسى. هدف در واقع ترساندن مردم است، فعالين سياسى را سرکوب کنند و از سر راه بردارند. سال گذشته متاسفانه 3248 اعدام در 67 کشور انجام شد. بسيارى از اين حکم اعدامها در کشورهايى مانند پاکستان، کنيا و سودان بود و تعداد زيادى در چين. حتى يک کشورى که خيلى اعدام در آن زياد است مانند پاکستان و کنيا و سودان که در سطح جهانى رسوا هستند از نظر مجازات اعدام، بيش از صد نفر اعدام نکردند، در حالى که ايران هر سال بيش از 100 نفر و در شهريور سال 1367 ايران بيش از پنج هزار نفر اعدام کرد. اعدام در واقع نمودارى از خشونت يک رژيم است، پيامى که به جامعه مى رساند اين است که ما مى خواهيم سرکوب کنيم هر نوع مخالفت را و با خشونت جواب مى دهيم. اعدام هيچ وقت به ريشه جرم و جنايت کارى ندارد و فقط به انتقام جويى کار دارد. آيا اميدى است در ايران حکم اعدام لغو بشود؟ متاسفانه جواب من اين است که تحت رژيم فعلى نه . رژيمى که بنيادش بر قانون قصاص گذاشته شده، ديدگاه تلافى جويانه، انتقام جويانه، کينه کور هيچ وقت جايى براى لغو مجازات اعدام متاسفانه نيست. يعنى اگر ما بخواهيم لغو مجازات اعدام در ايران صورت بگيرد بايد براى احقاق حقوق مردم براى دموکراسي، براى اين که اين رژيم جاى خود را به يک رژيم دموکراتيک و مردمى بدهد، تلاش کنيم. م . ا : آقاى مصلى نژاد در بخش ديگرى از گفتگوى خود در مورد نقش سازمانهاى بين المللى براى لغو مجازات اعدام در برخى کشورها مى گويد: عزت مصلى نژاد: الان مجازات اعدام در بيش از نيمى از کشورهاى دنيا لغو شده. درست است که خيلى خشونت، نظامى گري، تجارت اسلحه، جنگ به صورتهاى مختلف هم در شرق هم در غرب وجود دارد، ولى يک روندى است که ما مى بينيم، روند تحول زيباى حقوق بشر است. اين تحول مثبتى است، يعنى يک پيغامى به دنيا فرستاده مى شود که ما خشونت را با خشونت جواب نمى دهيم. اين تحول مثبت است، سازمانهاى حقوق بشر، سازمان عفو بين المللي، سازمان نگهبان حقوق بشر، کميسيون حقوق بشر سازمان ملل همه دارند تلاش مى کنند، اين تلاشى طولانى است اين که در تحول اوضاع روزى برسد که در تمام دنيا ما مجازات اعدام نداشته باشيم. م . ا : وى مى گويد: عليرغم دشواريهاى زندگى پرخشونت امروز بر اساس قوانين سازمان ملل مجازات اعدام براى جنايتکاران جنگى در دادگاه جنايى بين المللى اجرا نخواهد شد. حتى افرادى که نسل کشى انجام داده اند و يا افراد بى گناه بسيارى را به قتل رسانده اند اعدام نمى شوند و اين حرکت پيام مثبتى است که از سوى سازمانهاى بين المللى براى لغو مجازات اعدام در سراسر دنيا ارسال مى شود.

اعدام دسته جمعی تازه در اوين

*اين بار 9 نفر را اعدام کردند ..اعدام های دسته جمعی پاسخ رژيم بحران زده جمهوری اسلامی به بحران عدم کنترل در حوزه اجتماعی و امنيتی است, ادامه سياست ارعاب و وحشت آفرينی, و ترويج خوی انتقام جويی کورکورانه در جامعه است...
روشنگری: دستگاه قضايی رژيم اسلامی که ماشين آدمکشی و جنايت دولتی است يک بار ديگر به کار افتاد و اين بار 9 نفر را اعدام کردند تا جمهوری اسلامی اگر در همه زمينه ها معادل واپس ماندگی, فقر, تباهی و قهقراست, حداقل در حوزه اعدام صدرنشين جدول بماند. اعدام های جنايتکارانه دسته جمعی پاسخ رژيم بحران زده جمهوری اسلامی به بحران عدم کنترل در حوزه اجتماعی و امنيتی است که ريشه در موجوديت خود رژيم دارد. اين اعدام ها ادامه سياست ارعاب و وحشت آفرينی است. جمهوری اسلامی با دست زدن به اين اعدام ها تنها خوی انتقام جويی کورکورانه را در جامعه تقويت می کند. اين اعدام ها چنان چه از جزئيات فشرده مربوط به پرونده های هر يک در گزارش زير از روزنامه اعتماد می توان ديد, زمينه های بروز قتل هايی از اين دست را از بين نمی برد, تنها دست خون آلود مجرم اصلی يعنی جمهوری اسلامی را نشان می دهد. در جامعه ای که تشنه پيشرفت و اشتغال به مثابه زيربنای بازسازی و تقويت همبستگی اجتماعی درآميخته با کارزار گسترده فرهنگی و روشنگری در زمينه هنجارها و رفتارهای اجتماعی برای کاهش زمينه های بزه کاری, جرم و جنايت ازسوی نهادهای پرتوان مستقل در حوزه مدنی است, رژيم جمهوری اسلامی از تنها دری که می روزد قتل و امحای فيزيکی قربانيان است و بقايش مايه ادامه فقر و فلاکت و بيکاری و آسيب های اجتماعی هزارتوی مرتبط با آن. مشروح گزارش اعدام ها: اعتماد:قضات دايره اجراى احکام دادسراى امور جنايى تهران روز گذشته چهار ساعت زودتر از هميشه کار روزانه خود را آغاز کردند و طبق روال چهارشنبه هاى پايان هر ماه پيش از حضور در دفتر کار خود در خيابان 12 فروردين به زندان اوين رفتند تا طبق فهرستى که در اختيار داشتند تشريفات قانونى اعدام 10 زن و مرد قاتل را برگزار کنند. به گزارش خبرنگار ما زنى به نام فاخته و 9 مرد به نام هاى مرتضي، حميد، محمدرضا، بابک، صديق، کيان، بهزاد، حسين و منصور 10 نفرى بودند که سحرگاه ديروز در صف مرگ ايستادند و آخرين وصيت خود را مطرح کردند. از اين تعداد فقط يکى از آنها توانست با جلب رضايت اولياى دم به بند قاتلان بازگردد و با اميد بيشترى سال هاى زندان را پشت سر بگذارد. اعدام فاخته فاخته- تنها زن اعدامى ديروز- از دى ماه سال 80 در زندان به سر مى برد. شمارش معکوس زندگى اين زن که از شش سال پيش تاکنون زير تيغ قرار داشت،درست از روزهايى آغاز شد که اخبار اميدوارکننده يى براى نجات اين زن از چوبه دار و مرگ منتشر شده بود. فاخته که در 32 سالگى بالاى چوبه دار رفت،روز 11 دى ماه سال 80 دکتر محمد پدرام را که 81 سال داشت به قتل رساند. اين زن يک روز پس از کشتن مرد مسن دستگير شد و در اعترافاتش گفت؛ يک سال قبل از حادثه از شوهرم جدا شدم و از شمال به تهران آمدم و با مقتول آشنا شدم. من چند بار به مطب او رفته بودم و دکتر که از شرايط زندگى من مطلع بود از من خواست به عقد موقت وى درآيم. دو ماه با دکتر پدرام زندگى کردم و پس از آن در پى آشنايى با پسرى جوان تصميم گرفتم با او ازدواج کنم اما دکتر از اين موضوع عصبانى شد و تهديد کرد که داستان زندگى ام را براى مهدى پسر مورد علاقه ام فاش مى کند. شب حادثه من که از جر و بحث با دکتر عصبى بودم او را هنگامى که براى خوابيدن به اتاقش رفت با ضربه ميله آهنى کشتم. فاخته پس از محاکمه در شعبه 1157 دادگاه جنايى تهران به رياست قاضى اسماعيلى به قصاص محکوم شد و اين حکم بعد از تاييد در ديوان عالى کشور به امضاى رئيس قوه قضائيه رسيد. فاخته در طول 6 سال گذشته در انتظار اجراى حکم به سر مى برد، اما روز 27 تيرماه هنگامى که مسوولان اجراى احکام دادسراى جنايى تهران به بند زنان زندان اوين رفتند و با فاخته ملاقات کردند به وى اميد دادند که براى اخذ رضايت اولياى دم با آنان وارد مذاکره مى شوند. از آن پس دايره صلح و سازش تلاش خود را براى نجات اين زن به کار گرفت، اما بعدازظهر سه شنبه زمانى که مسوولان بند نسوان زن 32ساله را به سلول انفرادى منتقل کردند، وى اطمينان يافت که تمامى تلاش ها بى ثمر مانده و بازگشت به زندگى براى او فقط يک سراب بوده است. ساير اعداميان مرتضى جوانى بود که در روز 8 مردادماه سال 82 مردى به نام صدرالله را با ضربه کارد از پاى درآورد. او پس از دستگيرى ابتدا مدعى شد از آنجا که مقتول براى همسر وى ايجاد مزاحمت مى کرد دست به جنايت زده است اما تحقيقات بعدى فاش کرد مرتضى به خاطر بدهى 150هزار تومانى اش به صدرالله به زندگى وى پايان داده است. زمانى که قضات شعبه 40 ديوان عالى کشور بر حکم قصاص صادره از سوى شعبه 74 دادگاه کيفرى استان تهران مهر تاييد زدند نام اين مرد در فهرست مرگ قرار گرفت و ديروز وى به دار آويخته شد. دعوا بر سر چند کبوتر انگيزه سومين قاتل اعدامى ديروز براى ارتکاب جنايت بود. حميد که در زمان قتل 18 سال داشت روز 7 بهمن ماه سال 82 پس از آنکه فهميد دوست 15 ساله اش به نام مهرداد چند کبوتر او را دزديده است وى را به باغى در نزديکى محل سکونت شان واقع در مهرشهر کرج کشاند و با ضربات چوب و سنگ و کارد به قتل رساند و سپس جسد را به آتش کشيد. او يک روز پس از جنايت دستگير شد و به جرم خود اعتراف کرد. صدور حکم قصاص براى حميد از سوى پنج قاضى شعبه 71 دادگاه کيفرى استان تهران و تاييد آن از سوى شعبه 33 ديوان عالى کشور وى را سحرگاه ديروز بالاى چوبه دار کشاند. مردى که تا پيش از قاتل لقب گرفتن به عنوان سرايدار در يک دفتر وکالت کار مى کرد چهارمين اعدامى ديروز بود. محمدرضا روز 27 مهرماه سه سال پيش بر مسر مساله يى پيش پاافتاده با راننده يکى از موکلان صاحبکار خود درگير شد و او را با وارد کردن ضربه چاقو به سينه اش از پاى درآورد. اين جنايت سبب شد تا حکم قصاص وى از سوى قضات شعبه 74 دادگاه کيفرى استان تهران صادر شود و مورد تاييد هر سه قاضى شعبه 33 ديوان عالى کشور قرار بگيرد. دفاع از ناموس ادعايى بود که بابک پنجمين اعدامى زندان اوين در سال 82 پس از دستگيرى مطرح کرده بود. بابک پس از آنکه يک جوان افغان به نام حضرت الله را در محله پامنار کشت شتابان به خانه مقتول رفت و به مادر وى گفت او و حضرت الله مورد حمله سه مرد قرار گرفته اند و در اين ماجرا پسر افغان کشته شده است. پسر جوان که قصد داشت با اين ترفند خودش را از اتهام قتل دور نگه دارد چند روز بعد دستگير شد و ضمن پذيرفتن جرم خود گفت از آنجا که مقتول به وى فحاشى کرده و قصد تجاوز به او را داشته وى را کشته است. حکم قصاص بابک از سوى شعبه 1188 دادگاه جنايى صادر و توسط قضات شعبه 42 ديوان عالى تاييد شده بود. عامل جنايت شقايق که مردى به نام صديق بود، ششمين اعدامى سحرگاه چهارشنبه 25 مهرماه سال 86 لقب گرفت. او روز سوم شهريورماه سال 81 پس از نزاع خيابانى با جوانى به نام شهرام به زندگى وى پايان داد و مسير زندگى اش را به سوى طناب دار کشاند. اين مرد روزگذشته به حکم قاضى وقت شعبه 1157 دادگاه جنايى و به تاکيد قضات شعبه 37 ديوان عالى کشور با زندگى وداع کرد. پس از آنکه پيکر بى جان صديق از طناب دار به پايين کشيده شد کيان مردى که صبح روز 17 مهرماه سال 84 به خاطر اختلافات خانوادگى همسرش به نام سهيلا را کشته بود آخرين وصيتش را مطرح کرد و با گام هايى لرزان به سمت صندلى مرگ رفت. پرونده زندگى او لحظاتى بعد بسته شد. مرگ اين مرد حکمى بود که در شعبه 71 دادگاه کيفرى استان تهران صادر و در شعبه 31 ديوان عالى کشور تاييد شده بود. بهزاد مردى ديگر بود که پزشکى قانونى روز گذشته اجراى صحيح حکم مرگ وى را تاييد کرد .او در روز 27 خردادماه سال 83 زنى به نام فريده را با سلاحى دست ساز به قتل رسانده و روز 12 بهمن ماه همان سال دختر دانشجويى به نام زهرا را به کام مرگ کشانده بود. مرد جوان پس از آنکه ماجراى جنايات خود را براى همسرش بازگو کرد از سوى وى به پليس معرفى و دستگير شد و سرقت و تجاوز را انگيزه شکار دو زن اعلام کرد. تصميم قضات شعبه 71 دادگاه کيفرى استان تهران زمانى که با تاييد شعبه 31 ديوان عالى کشور قطعيت يافت، ضرباهنگ مرگ براى بهزاد نواخته شد. تمناهاى حسين مرد جوانى که روز 11 آذرماه سال 83 مردى به نام محمود را از پاى درآورده بود روز گذشته از سوى اولياى دم مقتول بى پاسخ ماند و وى به عنوان نهمين اعدامى با زندگى وداع کرد. حسين هنگامى که در شعبه 71 دادگاه کيفرى استان تهران در برابر پنج قاضى عالى جنايى ايستاد انگيزه اش از کشتن محمود را نيت مقتول براى تجاوز اعلام کرد و شرح داد که چگونه با وارد کردن چاقو به قلب دوستش او را به کام مرگ کشاند. پس از محاکمه پاى برگه حکم قصاص اين مرد مهر شعبه 31 ديوان عالى کشور ثبت شد تا وى از مدت ها قبل مطلع شود که راه فرارى ندارد منصور، دهمين اعدامى ديروز در آخرين لحظات توانست رضايت اولياى دم را جلب کند و براى دريافت ديه از آنها مهلت بگيرد.

۲۷.۶.۸۶

خبرنگار تحت تعقیب رادیو فردا از ایران خارج شد


پرناز(نازی) عظیما، خبرنگار رادیو فردا که پس از سفر به ایران به اتهام "تبلیغ علیه نظام" ممنوع الخروج شده بود، سرانجام اجازه یافت از این کشور خارج شود و موفق شد ایران را ترک گوید.
وی در حالی از ایران خارج شده که پرونده ای که در دادگاه انقلاب تهران علیه او گشوده شده همچنان باز است و برای اینکه برای محاکمه به ایران بازگردد، وثیقه ای به ارزش پانصد و ده میلیون تومان از او اخذ شده است.
هرچند به گفته وکیل خانم عظیما، هنوز تاریخی برای محاکمه او تعیین نشده است.
رئیس رادیو آزادی (مستقر در جمهوری چک) که رادیو فردا بخشی از تشکیلات آن است، ضمن استقبال از دادن اجازه خروج به خانم عظیما، از اینکه اتهامهای وارده به او همچنان باقی است، ابراز نگرانی کرده است.
اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی که علیه نازی عظیما مطرح شده، به دلیل فعالیت او در رادیو فردا بوده که بودجه آن را کنگره آمریکا تأمین کرده و با همکاری رادیو دولتی صدای آمریکا و رادیو آزادی تأسیس شده است.
به گفته معاون دادستان تهران، نازی عظيماً قبلا تعهد داده بود که ديگر با راديو فردا همکاری نخواهد کرد اما بر خلاف اين "تعهد" عمل کرده و به همين دليل با وی برخورد شده است.
نازی عظیما 25 ژانویه (پنجم بهمن) سال گذشته که به ایران سفر کرده بود، گذرنامه اش هنگام ورود به ایران در فرودگاه مهرآباد تهران توقیف شد و از آن زمان تا سوم سپتامبر (دوازدهم شهریور) که گذرنامه اش به او بازگردانده شد امکان خروج از ایران را از دست داد.
در این مدت وی مورد بازجویی قرار گرفت و پرونده ای علیهش تشکیل شد.
نازی عظیما تابعیت آمریکایی نیز دارد و پیگرد قانونی علیه وی با تحت پیگرد قرار گرفتن دو پژوهشگر و یک فعال سیاسی ایرانی دیگر همزمان شد که آنان نیز همچون خانم عظیما تابعیت آمریکایی داشتند و در پی سفر به ایران مورد برخورد امنیتی قرار گرفته بودند.
پیش از آنکه نازی عظیما امکان خروج از ایران بیابد، هاله اسفندیاری، دیگر پژوهشگر ایرانی تبعه آمریکا که به مدت سه ماه در تهران به اتهاماتی مشابه خانم عظیما بازداشت شده بود، از زندان آزاد شد و ایران را ترک گفت.

۱۶.۵.۸۶

چرا مسلمان نیستم؟


دوستان عزیز بنده یکی کسانی که از مذهب روی برگرداده هستم و اینجانب فعالیتهای ضد مذهبی خود را رسما و به صورت وبلوگ و از طریق فعالیت اینترنتی از سال گذشته آغاز کرده ام.
با وجود اینکه من هنوز جوان هستم اما اسلام را با تجربیات زندگی شناخته ام، در طول زندگی در جامعه اسلامی به این نتیجه رسیده ام که دین و مذهب انسان را دوچهره میسازد .
دوستان در کشور ما امروز جمهوری اسلامی بر سر کار است و هدف ما مبارزه با جمهوری اسلامی و یا به عبارت دیگر سرنگونی اسلام سیاسی نه فقط در ایران بلکه در تمام این کره خاکی است . ما مبارزه میکنیم تا بربریت را که امروز در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر حاکم است به وسیله انقلابی سوسیالیستی ریشه کن کرده و دولتی سکولار و آزاد را به جهانی معرفی کنیم. حال در مقابل این رژیم مذهبی که افکار 1400 سال قبل را میخواهد امروز با زور و فشار به خورد مردم بدهد چه باید کرد . آیا باید نشست و این تجاوزات به بشریت و جامه ای بشری را نگاه کرد و چشم بر روی آنها بست ؟
نه. امروز باید در مقابل جمهوری اسلامی صف کشید و مخالفت خود را با این سیستم و مذهب به صورت علنی و اشکارا به گوش جهانیان رساند. ما اگر میخواهیم که مبارزات ما مفید باشد باید مبارزات خود را دنبال کنیم تا لرزه بر اندام این قدرت طلبان که خود را نماینده اسلام و خدا در کره زمین مینامد بیاندازیم. اسلام مذهبی است که از بدو تولدش تا امروز همیشه خود را به زور شمشیر و متوسل شدن به جنایت نگاه داشته و این به این دلیل است که اسلام دین و آئین روز است و در آن هیچ منطقی حکم نمیکند . اسلام دینی است که جنایت موجود را با قوانین خود دامن میزند و مشکلات جامعه را چند برابر میکند و انسانها را دورو و ریا کار بار میاورد. اسلام دینی است که اساس آن بر مبنای سنگسار، قتل، قصاص، قطع کردن دست و پا، به رسمیت نشناختن حقوق زن و مرد و هزاران مشکل دیگر گذاشته شده است. نمیتواند کمکی به جامه ای امروز بشری بکند و یا به عبارت دیگر دین جواب گوی مشکلات امروز جامعه بشری نیست . پس با این شرایط تا جایی که میتوان بابد چهره اسلام را به جهانیان نشان داد تا مبارزات مردمی تر و پر رنگ تر شود . . .

۲.۵.۸۶


شيک پوش يا بدحجاب؛

با گذشت نزديک به يک ماه از آغاز طرحی که با نام «ارتقای امنيت اجتماعی» از اول ارديبهشت ماه به اجرا در آمد، بحث های داغ و پرشور درباره رودررويی ماموران انتظامی با کسانی که بدحجاب شناخته می شدند، آرام آرام در وبلاگها فروکش کرد.
با گذر زمان تصور می شد که موضوع داغ «حجاب» از برنامه گفتگوهای وبلاگی کنار رفته و بحثی کم تنش تر درباره طرح تازه نيروی انتظامی، موسوم به «مبارزه با اراذل و اوباش» جای آن را گرفته است.
اما واپسين هفته ارديبهشت، يک حادثه در ميدان هفت تير تهران، وقتی با موبايلهای دوربين دار رهگذران ثبت شد کافی بود تا نه تنها بحث «حجاب و بدحجابی» را بار ديگر به حرف روز وبلاگستان تبديل کند، بلکه اهميت و جايگاه «شهروندان روزنامه نگار» را هم بيش از گذشته، در نظر آورد.
تصوير چهره خونين دختر جوانی که رويارويی اش در ميدان هفت تير با ماموران پليس، تجمع مردم را به دنبال داشت، به فاصله کوتاهی به اينترنت راه يافت و در سايتهای فارسی و انگليسی منتشر شد।
این ویژگی بزرگ اینترنت در زمان حاضر است که مردم را از شهروندان عادی به شهروندانی فعال در فضای وب تبدیل کرده است. شهروندانی که اکنون citizen reporter هستند و به جای آنکه اخبار را از رسانه ها دنبال کنند، خود راوی خبر می شوند.
وجود اینترنت و رسانه های شخصی همانند وبلاگها و فتوبلاگها این مجال را به مردم داده که خود را منتقد، یادداشت نویس، عکاس، فیلمبردار و نویسنده فرض کنند و درباره آنچه پيرامون خود می بينند، به تولید محتوا بپردازند.
وبلاگ نویسان ايرانی در يک ماهی که گذشت، با طرح نظرات موافق و مخالف گفتمانی بزرگ را شکل داده‌اند، گفتمانی که در گذشته شفاهی بود و دهان‌به‌دهان می‌پیچید اما امروز «لینک به لینک» در فضای وب می چرخد.
اگر رسانه ها از بحث يا انتقاد درباره اين طرح محروم شده‌اند، این مردم هستند که در وبلاگهای شخصی مثل یک گزارشگر اجتماعی عمل می‌کنند. اگر رسانه‌های تصویری بنا به سیاست های خود در این باره گزارش می‌دهند، این مردم هستند که با دوربین تلفن‌ همراه تصاویری بر خلاف تصاویر رسانه های اصلی تهیه می کنند و به رسانه‌های آلترناتیو تبدیل می‌شوند.

فاز دوم مبارزه با بد حجابي آغاز شد

فاز دوم مبارزه با بد حجابي آغاز شد


پليس تهران روز دوشنبه اول مرداد ماه اعلام کرد که در راستای «تشديد برخورد با بدپوششی خانم‌ها و ‌آقايان»، اجرای «طرح ارتقای امنيت اجتماعی» را آغاز کرده است.احمدرضا رادان، فرمانده نيروی انتظامی هفته گذشته اعلام کرده بود در اين طرح «با مد‌های غربی موی پسرها و استفاده از مانتوهای بالای زانو به شدت برخورد می‌شود».به گفته فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ «پسرانی که موهای خود را براساس مدل‌های منحرف و گروه‌های فاسد غربی آرايش می‌کنند و از شلوارهای کوتاه و يا لباس‌هايی با مارک منحرف استفاده می‌کنند مورد برخورد پليس واقع می‌شوند». به گزارش فارس آقای رادان گفته بود: «در اجرای اين طرح مجدداً با مصاديق بد‌پوشش برخورد می‌شود که مصاديق بد‌پوششی درباره خانم‌ها همان مصداق‌های گذشته و همچنين استفاده از مانتوهای کوتاه بالای زانو است». به گفته يک مقام پليس تهران «طرح ارتقای امنيت اجتماعی» با حضور يکصد پليس زن آموزش ديده و افسران ويژه اجرا می شود. مهدی احمدی، رييس مرکز اطلاع رسانی پليس تهران، مصداق لباس ها و پوشش های مشکل دار را« مانتوهای کوتاه و چسبان‌، روسری‌های نواری شلوار کوتاه برای خانم‌ها و همچنين برخورد با مدل‌های آرايش شده به سبک غربی موی سر آقايان» بیان کرد. نتايج طرح امنيت اجتماعی در تهران به گفته فرمانده نيروی انتظامی استان تهران،«در سه ماهه نخست سال جاری، در برخورد با بدحجابی به ۶۲ هزار و ۷۸۵ تن در اين استان تذکر داده شد و دو هزار و ۴۸۲ تن شامل ۶۴۵ مرد و يک هزار و ۸۳۷ زن دستگير و تعدادی از آنان پس از اخذ تعهد آزاد شدند.» اين مقام نيروی انتظامی افزود: تاکنون ۴۱۲ تن از دستگير شدگان در طرح مبارزه با بدحجابی به مرجع قضائی معرفی شدند. وی در عين حال خبر داد که ۱۴۰ تن نيز در مهمانی ها و پارتی بازداشت شدند و ۵۰۰ واحد تجاری از جمله سفره خانه ها، کافی نت ها، چايخانه، عرضه کنندگان پوشاک در اجرای طرح مبارزه با «بدحجابی» پلمپ شدند. وی به خبرگزاری ها گفت: اداره اماکن اين نيرو نيز ۲۰۰۰ واحد تجاری و خدماتی را پلمپ کرد. فرمانده نيروی انتظامی استان تهران اظهار داشت که از دستگير شدگان در طرح مبارزه با «بدحجابی»در اين استان ۴۲۱ نفر دانش آموز، ۵۲۱ تن خانه دار، يک هزار و ۱۱۴ تن دارای شغل آزاد، و ۳۴۴ تن نيز بيکار بودند. وی در خصوص سطح تحصيل دستگير شدگان در طرح مبارزه با بدحجابی نيز گفته است:« يک هزار و ۴۱۲ تن ديپلمه، ۶۴۲ تن دارای مدرک راهنمايی و ۳۴۶ تن نيز دارای مدرک ابتدايی هستند.» در ارتباط با « طرح دستگيری اراذل و اوباش» نيز فرمانده نيروی انتظامی استان تهران، تعداد دستگير شدگان را «بيش از ۸۰۰۰ نفر» اعلام کرد و گفت که ۲۰۰۰ تن از اين افراد به مرجع قضائی معرفی شدند. اين درحالی است که استاندار تهران قبل از اين به خبرگزاری های دولتی گفته بود که تعداد کل اراذل اين استان ۱۰۰۰ نفر است .

اینجا همه چیز زیر چادر است

ازدواج موقت در مهمترين شهر مذهبی ايران، چگونه رواج دارد؟


خودش را سمیه معرفی می کند. چادرگل دار مشکی‌اش را کیپ گرفته. می‌گوید یک نگاه حلال است و بعد برای چند لحظه چادر را کنار می زند.
زنی است با صورتی گرد، بینی‌ کوچک، چشمانی مشکی، چانه ای که گود افتاده، لب هایی قرمز اما چروک و صورتی پر از چین. می‌گوید: «۲۷ سال دارم.» اما به نظر می‌رسد ۳۵ سالی داشته باشد. او یک زن بیوه است که دوست دارد صیغه شود.
صیغه نوعی ازدواج در اسلام است که در آن زن و مرد برای مدت و زمانی خاص و با مهریه مشخص که خود تعیین می‌کنند به عقد هم در می‌آیند یا در اصطلاح بر هم محرم می‌شوند.
سمیه با گرفتن پول به عنوان مهریه صیغه مردان می‌شود. «۱۰ هزار تومان برای یک روز، ۵۰ هزار تومان برای یک هفته و یک سکه برای یک ماه.»
اینجا قم است و سمیه در زیر یکی از رواق‌های حرم حضرت معصومه نشسته است.
چندی پیش مصطفی پورمحمدی وزیرکشور ايران در همایش حجاب در قم اعلام کرده بود که باید صیغه درکشور با جدیت گسترش یابد. او گفته بود باید فکری به حال شهوت پسران ۱۵ ساله کرد و راه حلش این بود که روحانیان و مسئولان حوزه، کاری بکنند.
آدرسی که وزير کشور برای حل مشکل صیغه می دهد، اشتباه نيست؛ در قم بیشتر افراد، از عکاس های دور حرم گرفته که عکس شما را با گل دسته می گیرند تا مغازه دار و حتی عابران پیاده همگی برای صیغه یک نظر مشترک دارند: «بروید پیش شیخ ها.»
شیخ ها همان روحانیان و طلبه هایی هستند که عبا به تن می کنند و عمامه به سر می گذراند.حمید که در نزدیکی حرم و در قلب شهر مغازه دارد می‌گوید: «روزی ۲۰، ۳۰ نفری آدرس صیغه می‌گیرند. از پسرهای جوان ۱۶، ۱۷ ساله گرفته تا مردهای۴۰، ۵۰ ساله.»
او می‌گوید: «ما هم آدرس شیخ ها را می‌دهیم. هرچی باشد آن ها در امور شرعی وارد هستند و زن‌هایی را می‌شناسند که دوست دارند صیغه شوند.»
قم به خاطر جای گرفتن حوزه های علمیه و مدرسه های دینی مختلف مثل فیضیه و حضور مراجع تقلید، مهم ترین شهر مذهبی ایران است و بیشترین تعداد روحانیون و طلبه ها در آن زندگی می‌کنند. با راه رفتن در خیابان های شهر می توان حضور ملموس آن ها را حس کرد.

۳.۴.۸۶

Hinrichtung in Ahwas



[Repression]
Am 2. März 2006 wurden zwei junge Männer in Ahwas mit einem Kran öffentlich gehenkt. Sie wurden beschuldigt, Bomben gelegt zu haben. Ihr „Geständnis“, das vermutlich unter Folter erzielt wurde und in dem sie behaupteten, im Auftrag „ausländischer Mächte“ gehandelt zu haben, wurde im iranischen Fernsehen ausgestrahlt. Iranische Kommentatoren bezweifeln diese Version und vermuten, dass sowohl die Bombenanschläge, die auch nach der Verhaftung dieser Männer weitergingen, wie die Hinrichtungen ein einziges Ziel haben. Die iranische Bevölkerung einzuschüchtern und ein Klima des Terrors wieder aufleben zu lassen, das in den Jahren nach der iranischen Revolution ab 1979 herrschte. Deshalb wird befürchtet, dass solche Hinrichtungen nun im ganzen Iran bevorstehen.

۵.۳.۸۶

گسترش سرکوب ها برای حفظ امنيت رژيم





سرکوب هر قدر بيشتر نمايش قدرت باشد, بيشتر از آن نمودار ضعف است؛ ضعفی که بايد با قدرت نمايی لاپوشانی شود. وقتی در جبهه ای سراسری هنجار و نابهنجار, قربانی مظلوم و آسيب ديده مسخ شده, مورد هجوم قرار می گيرند, معلوم می شود که رژيم از جوانب مختلف و در سطوحی متفاوت با خطر از دست دادن کنترل اجتماعی روبروست....
روشنگری: اين روزها, صحنه قدرت نمايی و تهديدات غلاظ و شداد نظاميان درجه دار و فرماندهان ريز و درشت قوای سرکوبگر انتظامی رژيم است که يکی پس از ديگری عمليات پيگيرد و سرکوب با تمرکز ويژه بر گروههای خاص اجتماعی را اعلام می کنند. حالا ديگر هيچ کس و هيچ چيز در امان نيست. از "بدحجابی" تا "آرايش موی سر مدل غربی", از حيوان دوستی و داشتن سگ تا گوش دادن به موسيقی, از ماهواره تا اينترنت, از کتاب تا وبلاگ,و... درست در حالی که جمع کردن امضا در مخالفت با سنگسار "اقدام عليه امنيت ملی" ناميده می شود و در حالی که در ميادين برخی شهرها همچنان به سبک اسلاف قرون وسطايی شان در ملا عام قطع عضو می کنند,
اخبار باصطلاح فتوحات اين زورمدران ناخلف و اصلاح ناپذير يکی پس از ديگری در رسانه های حکومتی منتشر می شود।

<<<<<<ادامــه مـطـلـب

سرکوب وحشيانه زنان






تعدادی از ماموران وي‍ژه طرح مبارزه با بدحجابی با دختران جوان درگير شدند و سعی در دستگيری آنان داشتند که با مقاومت زنان روبرو شدند. تصاوير ضرب و شتم يک مادر و دختر جوان توسط ماموران ....


گزارش زير از "کانون زنان ايرانی" در مورد درگيری نيروهای انتظامی با زنان در ميدان هفت تير بار ديگر جوهر فاشيستی طرح "امنيت اجتماعی" رژيم را برملا می کند و اين حقيقت را که هدف از اين طرح زهر چشم گرفتن از زنان, ايجاد رعب و وحشت در جامعه و پليسی و امنيتی کردن فضا به قصد عقب نشاندن جنبش های اعتراضی است به عيان نشان می دهد. رژيم اما بايد بداند که با توسل به اين وحشيگری ها قادر نيست نه ارزش های مدنی , مدرن و سکولار را در جامعه عقب براند و نه "امنيت" خود را حفظ کند, بلکه تنها نفرت برحق مردم را برمی انگيزد و انگيزه ای قوی برای گسترش مقاومت سرکوب شدگان و اتحاد و انسجام عليه استبداد و سرکوب فاشيستی فراهم می آورد. رژيم همچنين بايد بداند که پشت اين برخوردهای سرکوبگرانه قادر نخواهد شد خواست ها و مطالبات برحق گروههای مختلف مردم و بويژه زنان را به عقب براند و موج ياس و دلسردی و نااميدی ايجاد کند و تنها ضعف و زبونی و حقارت و عجز خود را به نمايش می گذارد. کانون زنان ايرانی: تذکر ماموران نيروی انتظامی به دختران جوان در مورد بدحجابی باعث درگيری در ميدان هفت تير تهران شد. روز يکشنبه صبح و عصر در پی اجرای طرح مبارزه با بدحجابی تعدادی از ماموران وي‍ژه اين طرح با دختران جوان درگير شدند. به گفته شاهدان عيني، ماموران سعی در دستگيری و بازداشت اين زنان داشتند و با مقاومت آنان چند تن از مردان حاضر در ميدان هفت تير نيز با ماموران به بحث پرداختند. يکی از مغازه داران ميدان هفت تير در اين باره گفت: "ماموران زن به سه دختر ۲۵ تا ٣۰ ساله در باره حجابشان تذکر دادند، اما اين تذکر با لحن تندی انجام گرفت که باعث برانگيختن واکنش آنها شد. يک پليس زن سعی داشت با کشيدن دست يکی از دختران سعی در سوار کردن او به ماشين داشته باشد، اما او حاضر به سوار شدن نبود. مامور مرد هم با پای خود به ساق پای زن جوان زد. اين ماجرا باعث دخالت مردم شد. اين سه زن سرانجام توسط حاضران در ميدان هفت تير از صحنه خارج شدند و با يک ماشين سمند از صحنه دور شدند." آنها در حالی سوار ماشين شدند که لباس هايشان در جريان درگيری پاره شده بود و ديگر حجابی بر سر نداشتند. يکی از رانندگان تاکسی خطی نيز در باره درگيری صبح در ميدان هفت تير گفت: "امروز صبح هم ماموران با رفتار تندی دختر جوانی را به دليل بدحجابی کشان کشان سوار خودرو نيروی انتظامی کردند و با خود بردند. فريادهای اين دختر جوان اعتراض های مردم را نيز برانگيخت." به گفته او در درگيری بعد از ظهر ميان مردم و پليس مادر و دختری که از سوی ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفتند در حالی که صورت خونيشان را به ماموران پليس نشان می دادند در اعتراض به اين نوع برخورد روسری خود را از سر برداشتند." گفته می شود اين مادر و دختر با موبايلشان مشغول فيلم برداری از برخورد خشن پليس با زنان بودند

۲۹.۲.۸۶

وضعیت وخیم یک دانشجوی امیرکبیر زندانی در زندان اوین


خبرنامه امیرکبیر: بنا به اخبار رسیده حال عمومی بابک زمانیان در زندان به شدت نامطلوب است. بابک زمانیان دچار ناراحتی قلبی بوده و به نظر می رسد در زندان تحت فشار شدید جسمی و روحی قرار داشته باشد. مسئولین قضایی تا به حال امکان ملاقات برای وی فراهم نیاورده اند.
بابک زمانیان روز یکشنبه اول اردیبهشت ۸۶ در حال عبور از مقابل مجتمع قضایی امور اقتصادی توسط نیروی انتظامی بازداشت می شود و پس از مشخص شدن هویتش به زندان اوین منتقل می شود.
بابک زمانیان، پیام رسان حماسه ۲۰ آذر، تاوان اعتراضات پرشور دانشجویی ۲۰ آذر پلی تکنیک را می دهد که بابک زمانیان، بیش از هر کسی در رساندن صدای اعتراض مردم ایران به گوش جهانیان نقش داشت.
پس از انتشار نشریات جعلی، توسط بسیج و مسئولین دانشگاه برای آغاز پروژه سرکوب انجمن اسلامی، روزنامه امنیتی کیهان و سایت رجانیوز وابسته به دولت در مطالبی، از اعترافات بابک زمانیان در مورد وابستگی به سازمان های خارجی و برنامه ریزی برای یک اقدام انتحاری سخن گفته بود، که می شد حدس زد، بابک زمانیان برای اعتراف تحت فشار و شکنجه شدید قرار دارد.
از آنجه که نسبت به وضعیت بابک زمانیان و سلامت وی، اعتراض بایسته ای از سوی فعالین دانشجویی و مدافعین حقوق بشر صورت نگرفته است، به نظر می رسد امکان انجام هرگونه رفتار غیرانسانی با وی در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین وجود دارد
.




رژیم ولایت فقیه در اعدام جوانان هم قهرمان!!!؟ شد

رژیم ولایت فقیه در اعدام جوانان هم قهرمان!!!؟ شد

علی رغم دوحکم تعلیق مجازات، ایران پیشرو اعدام نوجوانان درجهان به شمارمی رود و این را ما فقط به همت نماینده و جانشین خدا در زمین داریم و این امور ما را به اصالت و اندیشه حکومت ملایان به رهبری ولایت فقیه آشنا تر می کند .
با خواندن این گزارش به رشد در جمهوری اسلامی در روند سرکوب پی می بریم .

ایران پیشرو اعدام نوجوانان درجهان
(قاهره، 23 سپتامبر2006)- دیده بان حقوق بشر گزارش داد که برنامه اجرای حکم اعدام این هفته دو نوجوان متخلف و تعلیق آن درآخرین دقایق، وضعیت ایران را به عنوان پیشرو اعدام نوجوانان درجهان برجسته می سازد.
درحالی که طی 5 سال گذشته 15 احکام اعدامی ازاین دست وجود داشته است، سینا پایمرد قرار بود که درتاریخ 20 سپتامبردوهفته بعد از هجدهمین سال تولد خود با اعدام به مجازات مرگ برسد. دومین نوجوان علی علیجان بود که هم اکنون 19 ساله است.
هر دو نفر زیر 18 سال مرتکب قتل شده بودند. براساس گفته های وکیل پا یمرد، دادگاهی که این حکم را برای او صادر کرد این موضوع را درنظرنگرفت که پایمرد از یک نوع اختلال روانی رنج می برد.
هردونوجوان یاد شده روز چهارشنبه با گذشت خانواده های محکومین مواجه شدند که طبق قانون مجازات اسلامی از گزینه خود مبنی بر اخذ خون بها به جای اعدام استفاده کردند.اگر گزینه خون بها تحت شرایط خاصی محقق شود، باید نوشته و به صورت رسمی تایید شود. فردی که مجرم است، برای جرمی که کرده مبلغی می پردازد و دیگر امکان ندارد به خاطر آن جرم درآینده مجازات شود. مجازات مرگ درایران در بسیاری از جرائم توسط اعدام انجام می شود.
کلاریسا بنکومو، محقق حقوق کودکان بخش خاورمیانه سازمان دیده بان حقوق بشردرهمین زمینه گفت: " اگر چه دو نوجوان دردقایق آخربا بخشش مواجه شدند اما ایران به عنوان رهبر اعدام کودکان تشخص بارزی دارد." به گفته وی " مقامات ایرانی باید این عمل نفرت انگیزرا متوقف وکناربگذارند."
وقتی یک نفر درایران به مرگ محکوم شد، از اعضای خانواده مقتول درست پیش از اجرای حکم اعدام پرسیده می شود که اگر مایل هستند می توانند متهم به مرگ را ببخشند. بخشش وعفو پایمرد زمانی صورت گرفت که به عنوان آخرین درخواست به اواجازه داده شد که نی بنوازد. براساس گزارش مطبوعات، نواختن او به شدت افرادی که درصحنه اعدام حاضر بودند، ازجمله اعضای خانواده قربانی را تحت تاثیر قرارداد.
جوان سوم، که درهنگام اعدام در اوان 20 یا 21 سالگی قرارداشت، مورد بخشش خانواده قربانی قرار نگرفت. اگرچه مشخص نیست که آیا او در زمان ارتکاب جرمی که به دان محکوم شده، زیر 18 سال بوده است .
دومعاهده اصلی حقوق بشر، کنوانسیون حقوق کودک وکنوانسیون بین المللی حقوق مدنی وسیاسی، وضع کردن مجازات اعدام را برای جرائمی که قبل از سن 18 سالگی انجام می شود، منع کرده است. ایران هر دومعاهده را به تصویب رسانده است.
ایران بیش ازهر کشوری درجهان نوجوانان متخلف را اعدام کرده است. از سال 2001 تا کنونحد اقل 14 نوجوان متخلف ازجمله حداقل یک مورد در سال جاری وهشت مورد درسال 2005، اعدام شده اند. درحدود 30 نوجوان متخلف نیز درکشور در انتظارمرگ به سر می برند.
ایالات متحده، چین وپاکستان، تنها کشورهای دیگری درجهان هستند که نوجوانان متخلف را از سال 2001 به این سو اعدام کرده اند. پاکستان، دست اندر کار دو اعدام از این دست بوده است از جمله یکی درسال جاری. چین دو نوجوان متخلف را اعدام کرد وپنج نوجوان نیز درطی این مدت وپیش از زمانی که دادگاه عالی درآمریکا تصدیق کند که مجازات مرگ برای افراد زیر 18سال برخلاف قانون اساسی کشوراست، درایالات متحده به مجازات مرگ رسیدند.
پنج سال است که پارلمان ایران قوانین ومقرراتی را برای جلوگیری از اعدام نوجوانان زیر هجده سال مطرح کرده است. دیده بان حقوق بشر که مخالف مجازات مرگ درهرشرایطی است، از رهبران ایران خواسته است که از این اصلاحات حمایت کنند
.

۲۴.۲.۸۶

آیات جنایی تازینامه

با تشکر از تـار نـمـای افــشا




يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ


ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!



اسلامگرایان همواره در طول تاریخ توسط انسانگرایان و خردگرایان محکوم به زن ستیزی و زیر پا گذاشتن حقوق مسلم زنان شده اند. در این برگ نشان داده خواهد شد که در بسیاری از موارد این زن ستیزی اسلامگرایان برخاسته از آموزه های زن ستیزانه قرآنشان است
<<<<<< ادامــه مـطلـب



إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا.
آنان را که به آيات ما کافر شدند به آتش خواهيم افکند هر گاه پوست تنشان بپزد پوستی ديگرشان دهيم ، تا عذاب خدا را بچشند خدا پيروزمند وحکيم است.

<<<<<< ادامــه مـطلـب

چرا روح وجود ندارد؟

با تشکر از تـار نـمـای افــشا

مسئله وجود روح از مسائل بسیار اساسی در میان باورهای دینی و همچنین از کهن ترین باورهای انسانی است که در میان بسیاری از ملل رایج بوده و هنوز هم رایج است. بسیاری از دین خویان اعتقاد دارند حیات آنها تنها محدود به جسم آنها نمیشود و هر انسانی علاوه بر وجود مادی خود وجودی فرا مادی نیز دارد که به آن روح گفته میشود. بر اساس باورهای اسلامی این روح در هنگامی که انسان خلق میشود به بدن او وارد میشود و بعد از مرگ او از بدن خارج میشود. این در حالی است که انقلاب علمی که در تاریخ بشر شکل گرفت تمام مفاهیم ماوراء طبیعی را از دنیای علم بیرون انداخت و به همین دلیل چیزی به نام روح در هیچ یک از رشته های علمی امروز به رسمیت شناخته نمیشود. از آنجا که زیر سوال رفتن روح باعث به زیر سوال رفتن بسیاری از باورهای دینی میشود و از آنجا که وجود روح باعث میشود افراد زیادی به وجود "دنیایی فراتر" از دنیای حقیقی که روبروی ما است میشود و از آنجا که مسئله وجود روح همواره از خداناباوران و خردگرایان پرسش میشود، شایسته است که پیرامون آن توضیحاتی داده شود
<<<<<< ادامــه مـطلـب

۱۵.۲.۸۶

اخراج افغانیها

ايران سالهاست با بدترين شيوهاي غير انساني از طرف دولت و کارفرمايان استثمار ميشوند و حرمت انساني آنها لگد مال ميشود. اين مهاجرين همسرنوشتان ما هستند. مهاجريني که ناخواسته و بر خلاف ميل باطني خود آلت دست سياستهاي حاکمان خود شده و براي فرار از جنگ و کشتار به ايران پناه آورده اند و در ايران هم گرفتار دولتي فاشيست ، نژاد پرست و ضد انساني گرديده اند . کسي نيست به داد اين قشر زحمتکش برسد، و دفاعي نمايد. هر روزه شاهد کشته شدن چند کارگر افغاني در محل کار هستيم. ولي کسي اهميت نميدهد که چرا کشته شدند چون داراي هيچ گونه حق و حقوقي نميباشند. در کشور ايران که صداي مهرپروري و عدالت خواهي حاکمانش گوش همه را کر کرده است وضعيت مهاجرين افغاني تکان دهنده و به يک تراژدي تبديل شده است. از سال گذشته که روند اخراج مهاجرين افغاني شدت پيدا کرده است، نيروي انتظامي با همکاري شهرداري، وزارت کار و وزارت کشور يورش وسيع و سازمانيافته اي را بر عليه اين انسانهاي زحمتکش شروع کرده اند. در خيابان، محل کار و يا خانه، فرقي نميکند که کجا باشند فوري دستگير ميشوند و بعد از بيست و چهار ساعت در اردوگاهي که به اين منظور در مناطق مختلف تهيه شده است، نگهداري ميشوند و و بعدا ديپورت ميشوند. در اين ميان فرقي نميکند که افغاني دستگير شده زن و بچه دارد، مجرد است، آيا با صاحب کارش تسويه حساب نموده است و يا کارت اقامت دارد فرقي نميکند مهم اين است که افغاني باشند و انها را ديپورت نمايند در حال حاضر تعداد زيادي از افغاني هاي که دستگير و ديپورت شده اند زن و بچه هاي انها در ايران زندگي بسيار سختي را دارند در اردوگاه هاي که ذکر شد با تحقير و ضرب و شتم روبرو ميشوند پول و هر چي که بدرد بخور باشد را از انها ميگيرند و با وضعي بسيار غير انساني روانه افغانستان ميشوند. در روز جهاني کارگر کارگران سراسر جهان با شعار کارگران جهان متحد شويد و شعار همبستگي بين المللي اين روز را به روز اعلام کيفر خواست جهاني طبقه کارگر بر عليه نظام سرمايه داري تبديل ميکنند اما در کنار گوشمان و جلوي چشمان ما کارگران افغاني را با غير انساني ترين شيوه اخراج و سرکوب ميکنند و ما همچنان نظاره گر اين تراژدي هستيم، در حالي که بايد اعتراض به اخراج کارگران افغاني جز مطالبات ما در اين روز ميبود. کارگران و مردم آزاديخواه ايران بايد به اين مسئله غير انساني اعتراض کنند و مانع اخراج مهاجرين افغاني بشوند. اکثر افغاني هاي ساکن ايران بيشتر از بيست سال است که در ايران با کمترين دستمزد سخت ترين و شاق ترين کار را انجام داده اند و توقعي به غير از اينکه اجازه کار کردن در ايران را داشته باشند نداشته اند. در حالي که اين ابتدائي ترين حق هر انساني است که کار و زندگي نمايد. رژيم جمهوري اسلامي که با اجراي سياستهاي جنگ طلبانه و غير انساني به غير از خفقان، سرکوب، کشتار، تورم و گراني چيزي براي مردم به ارمغان نياورده است سعي دارد مشکل بيکاري و فقر را به گردن مهاجرين افغاني بياندازد تا براي مدتي صداي اعتراض مردم را به اين بهانه خاموش نمايد، در حالي که نه تنها مردم بلکه خود جمهوري اسلامي ايران به خوبي آگاه است که با اخراج کردن افغاني هاي ساکن در ايران مشکل بيکاري برطرف نميشود و اين مشکل را بايد در اجراي سياستهاي غلط خودشان جستجو نمايند. دوستان بايد به هر شيوه ممکن مانع اخراج مهاجرين افغاني بشويم بايد کودکان انها را همانند کودکان خودمان در مدرسه و کلاس درس ببينيم نه اينکه شاهد اخراج کودکان افغاني تنها به بهانه خارجي بودن باشيم يک لحظه خودمان را جاي آنها بگذاريم و فکر کنيم که اگر ما از ايران مجبور به مهاجرت به افغانستان ميشديم آيا سزاور چنين رفتاري بوديم. نهادهاي حقوق انسان، نهادهاي مدافع حقوق کودکان و زنان و تشکلهاي کارگري و دانشجوئي و همه انسانهاي آزاديخواه در اينباره مسئول هستند و بايد براي جلوگيري از اخراج افغانهاي ساکن در ايران تدبيري بينديشند و به اين روند اخراج اعتراض نمايند. با آگاه گري و ايجاد بستر فرهنگي مناسب ديد مردم را که با افکار ضد انساني و سمي ناسيوناليستي رژيم نسبت به افغاني ها در بين مردم ترويج شده است را زدوده و همه مردم يک صدا به اين مسئله اعتراض نمايند. انسانيت مهم است ، نه زبان و مليت!

۲۰.۱۲.۸۵

بى خدايان



۱۹.۱۲.۸۵

جنایات اسلام +18

18+
audio and video
کلیک کنید
فایلهایی که با نشان 18+ علامت زده شده اند حاوی صحنه های فوق العاده خشن و یا کلمات زشت و ناپسند هستند